استاد حسین انصاریان
یکوقت نشسته بودم روایات را میدیدم؛ این روایت را دیدم. خیلی برایم جالب بود. موسیبنعمران به پروردگار گفت: اخلاق من، عمل من، رفتار من، برخورد من، نمرهاش چند است؟ خدا فرمود بیست. گفت در این مصر کسی هم هست پشت سر من حرف منفی بزند؟ خطاب رسید تا هرچه دلت بخواهد. گفت برای چه؟ خطاب رسید ناراحت نباش. من از اولی که بشر را خلق کردم تا حالا، اکثرشان میگویند اصلاً عالم خدا ندارد. این حرفی است که پشت سر من میزنند. عدهای هم که مرا قبول دارند، به مشکل میخورند، میگویند خدا بلد نیست خدایی کند. یک عدهای، بچهشان تصادف میکند، میگویند خدا میتوانست بچه ما را نگه دارد، این کار را نکرد. این چه خدایی است؟ بیرحم نیست؟ خداوند به موسی گفت: شبانهروز میلیونها نفر دارند پشت سر من حرف میزنند. مگر پشت سر تو چند تا حرف میزنند؟ کار خود را ادامه بده. دست بندگان مرا بگیر. با همین غیبتها و تهمتها دارند به جهنم میروند. برو و جلوی آنها را بگیر، محبت کن، نگذار به جهنم بروند.
منبع: ماهنامه خانه خوبان