جوانه های فردا

  • 7370
  • 125 مرتبه
معجزه‌های دعا و نیایش

معجزه‌های دعا و نیایش

1400/10/12 10:27:05 ق.ظ

زمانی که دوره کارآموزی را در بیمارستان «پارکلند مموریال» (1) واقع در شهر دالاس (ایالت تگزاس) سپری می‌کردم، نخستین بیمارم را که دچار سرطان کشنده‌ای در هر دو ریه‌اش شده بود، زیر نظر گرفتم و وی را از شیوه‌های درمانی آگاه کردم و گفتم:

- چندان امیدوار نیستم که بهبود یابی!

او با شنیدن این سخن تلخ و نومیدکننده، زیر بار هیچ نوع معالجه‌ای نرفت. بااین‌همه، هر وقت به کنار تختش می‌رفتم، عیادت کننده‌هایی را می‌دیدم که از کلیسا آمده و دورش حلقه زده بودند، برایش آواز مذهبی می‌خواندند و دعا می‌کردند. با خود می‌اندیشیدم:

- کار خوبی است چون همین روزها باید آماده شوند تا در مراسم به خاک سپاریش آواز سر دهند و دعا و نیایش کنند.

سال بعد که محل کارم عوض شده بود، یکی از دوستان و همکاران پیشینم در بیمارستان یادشده تلفنی پرسید: می‌خواهی بیمار قدیمی‌ات را ملاقات کنی؟

- او را ببینم؟!

هیچ نمی‌توانستم باور کنم که هنوز زنده باشد. وقتی عکس پرتونگاری سینه‌اش را دیدم، غرق حیرت شدم، ریه‌های او کاملاً سالم بود و هیچ نشانه‌ای از سرطان در آن‌ها دیده نمی‌شد!

رادیولوژیست که به عکس می‌نگریست، گفت:

- درمانش معجزه بوده است!

با خودم گفتم:

- معالجه؟ معالجه‌ای در کار نبوده جز این‌که دعاها اثر کرده باشند!

قضیه را به دو تن از استادان دانشکده پزشکی گفتم. هیچ‌کدام نخواستند تأیید کنند که بهبودی بیمار معجزه بوده است! یکی از آن‌ها گفت:

- این روند عادی بیمار است.

دیگری شانه‌اش را با بی‌اعتنایی بالا انداخت و گفت:

- از این چیزها زیاد اتفاق می‌افتد.

من که ایمان و اعتقاد قلبی دوران کودکی‌ام را از دست داده و به توانایی پزشکی جدید ایمان آورده بودم. دعا را یک تشریفات ظاهری و اختیاری فرض می‌کردم. به همین جهت، این رخداد را فراموش کردم.

سال‌ها گذشت و مرا به‌عنوان مدیر داخلی یکی از بیمارستان‌های بزرگ شهری منصوب کردند. خبر داشتم که در آنجا شمار زیادی از بیماران دست به دعا می‌شوند، ولی من کوچک‌ترین اعتقادی به این کار نداشتم.

در اواخر دهه 80 با پژوهش‌هایی که قسمت اعظمشان براثر آزمایش‌هایی به اثبات رسیده بودند، روبه‌رو شدم که نشان دادند دعا موجب بروز تحولات چشمگیری در دگرگونی شرایط جسمی و روحی آدمی می‌گردد.

شاید مستندترین بررسی‌ها در سال 1988 به‌وسیله دکتر «راندولف بیرد» متخصص قلب و عروق انجام پذیرفته باشد. رایانه، وجود 393 مریض بستری در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارتان قلبی [سی. سی. یو] بیمارستان عمومی سانفرانسیسکو را اعلام کرد. عده‌ای برای گروهی از آن‌ها دعا می‌کردند و در حق دسته‌ای دیگر دعایی نمی‌شد. هیچ‌کس نمی‌دانست که این بیماران در زمره کدام گروه بودند. تنها اسم کوچک مریض‌ها به انضمام شرح مختصری از مریضی‌شان در اختیار دعاکنندگان نهاده شد. از آن‌ها خواستند تا زمان مریض شدن بیماران از بیمارستان، هرروز برایشان دعا کنند. ولی در مورد این‌که چگونه به این عمل بپردازند و چه بگویند، توصیه‌ای نشده بود.

موقعی که این پژوهش پس از گذشت ده ماه کامل شد، بیمارانی که درباره آنان دعایی شده بود، از چندین حیث سود بردند:

آن‌ها پنج بار کمتر از گروهی که دعایی در موردشان نشده بود، نیاز به پادزیست (آنتی‌بیوتیک) پیدا کردند; پنج دفعه کمتر دچار آفت نبض شدند. ایست قلبی، کمتر به سراغشان می‌رفت.

چنانچه در پیشرفت‌هایی که تاکنون در دانش نوین پزشکی پدید آمده است، به‌جای دعا، داروی جدید یا شیوه‌های جراحی وجود می‌داشت، احتمالاً به‌منزله یک عامل بهبودی قلمداد می‌گشت. حتی شخص بی‌دین و بی‌ایمانی همچون دکتر «ویلیام نومن» که شک و تردید خود را درباره ارزش و اعتبار شفای ایمانی در کتابی آورده، معترف است: اگر این مطالعه معتبر باشد، ما پزشکان باید در نسخه‌هایمان بنویسیم: «روزی سه مرتبه دعا کن.» ولی دانشمندان و در ضمن پزشکان پیوسته با موارد مبهمی برخورد می‌کنند که گویی یکی از آن‌ها همین قدرت دعا باشد.

در آن زمان من طبابتم را وقف پژوهش و نگارش درباره دعا و کیفیت تأثیر آن بر بهبودی بیماران کردم.

مطالعات زیادی حاکی از آن است که دعا تأثیر بسزایی در بهبود فشارخون، جراحات، سردردها و نگرانی دارد. در ذیل مواردی از یافته‌هایم را یادآور می‌شوم:


اثر دعا

طی بررسی‌هایی که داشته‌ام، دعا نه‌تنها در مواقعی که افراد برای تقاضای مشخصی دست به دعا برداشته‌اند سودمند بوده، بلکه زمانی هم که چیز خاصی طلب نکرده‌اند، نتیجه داشته است. به‌واقع مشاهدات من حاکی از آن است که دعای ساده‌ای همچون «[ای خداوند!] آنچه اراده توست، شدنی است»، ازلحاظ کمی بسیار اثربخش‌تر از دعاهای شخصی و طلب نیازهای شخصی است. در بسیاری از موارد ظاهراً یک حالت دین‌باوری و احساسی سرشار از دین‌داری و حس همدردی، فریادرسی، نیکوکاری و دلسوزی، زمینه را برای بهبود یافتن انسان فراهم می‌سازد.


دعا همراه با عشق

عشق، قدرت افسانه‌ای دارد. این توان، آداب‌ورسوم همگانی، احساس مشترک و تجربیات روزانه را شکل می‌دهد. عشق، شهوت را از بین می‌برد. به‌نحوی‌که سرخ‌روی شدن و ضربان شدید قلب عاشقان بی دل، گواه این مدعاست. به‌طورکلی، همواره اندیشه مهر و دوست کامی، عنصری ارزشمند در شفای بیماران به شمار می‌رفته است. در حقیقت، آماری که از ده هزار مرد مبتلابه بیماری‌های قلبی در «مجله پزشکی آمریکا» درج شده، حاکی است کسانی که به آماس گلو دچار بودند و همراهشان را پشتیبان و هواخواه خویش می‌پنداشتند، تقریباً 50 درصد از این بیماری بهبود یافتند.

اصولاً تمامی شفا یافتگانی که از ایمان کافی برخوردار و به دعا و نیایش معتقدند، در این نکته اتفاق‌نظر دارند که عشق، قدرتی است که حصول بهبودی را برایشان امکان‌پذیر می‌کند. هرچند بین آن‌ها [محب و محبوب] فاصله باشد، حس همنوایی و صمیمیت چنان استوار می‌شود که ایشان واقعاً آن را «یکی شدن» با شخص دعا شونده می‌انگارند. «اگنس سانفورد» بر این باور است که فقط عشق و محبت قادر است شعله شفا را برافروزد.


دعاگویان هرگز نمی‌خوابند

یکی از شگفت‌انگیزترین موعظه‌هایی [که در] دوران کودکی [خطاب به] من اظهار می‌شد این بود: همیشه دعا کن!

آن‌قدر بزرگ شده بودم که مفهوم «همیشه» را دریابم. بااین‌حال، علی‌رغم تمام تلاش‌هایم در این راه به‌آسانی نمی‌توانستم دعاخوانی همیشگی باشم و همواره شب‌ها در رختخواب، جذبه خواب، تلاشم را نقش بر آب می‌ساخت. به فکرم نمی‌رسید که دعاگویی «نیمه هوشیارانه» هم شدنی است.

امروزه، ما دعا را تا حدودی با آگاهی و هوشیاری یکی می‌دانیم. چنانچه دعا حتی در موقع خواب، در ضمیر ناخودآگاه ما بروز کند، بی‌معنی به نظر می‌آید و احتمال این‌که ضمیر ناخودآگاه ما بهتر از هوشیارمان دعا کند، به‌آسانی در اندیشه جای نمی‌گیرد.


دعا، ضامن سلامتی است

دکتر «هربرت بنسون»، استاد دانشکده هاروارد یکی از اولین پژوهندگان پزشکی بود که درباره فواید دعا و نیایش مطالعاتی انجام داد. وی متوجه شد که در بین مسلمانان، مسیحیان، یهودیان و کاتولیک‌ها از عبارت‌هایی چون: «پروردگارا! به ما رحم کن» استفاده می‌شود. یهودیان درود صلح «شالوم» می‌فرستند و پروتستان‌ها غالباً نخستین سطر دعای آفریدگار را در آغاز «سرود بیست و سوم» برمی‌گزینند. استاد یادشده به رابطه میان اعمال و دعا پی برد. وی به قهرمانان دو پیام داد: هنگام دویدن، بیندیشند و مشاهده کرد به‌این‌ترتیب، بدنشان ورزیده‌تر می‌شود.

تحقیقات وی نشان داد که نه‌تنها دعا برای بدن اثر دارد، بلکه شیوه دعاگویی افراد بشر هم با یکدیگر بسیار متفاوت است. انتخاب راهکاری ویژه برای دعا کردن چه‌بسا مردم را محدود می‌کند و نتیجه چیزی جز دست کشیدن از این عمل نخواهد بود.


دعا باید آزادانه انجام پذیرد

بیشتر مردم خود را ناچار می‌بینند که دعایشان را با قصد و هدفمندانه بر زبان جاری سازند. ولی پژوهش‌ها نشان می‌دهد درخواستی که آزادانه صورت گیرد نیز می‌تواند چاره‌ساز باشد. در عبارات دعایی همانند: «هر چه آفریدگار بخواهد»، «آنچه تو اراده کرده‌ای، همان است». «بگذار چنین باشد که بهترین مقدرات را تعیین کند».

دعاگزاران خود را به طلب معینی محدود نمی‌کنند. یا دعای مبهم و پیچیده نمی‌کنند.

شاید مقصود برخی از اشخاص که عبارت «بگذر و به خدا واگذار کن» را به کار می‌برند، همین باشد. بسیاری از افراد در دعاهای خویش حالت تسلیم و بی دخالتی را تمیز می‌دهند و از پیامدهایش چنین بهره‌مند می‌گردند.


پیام دعا

یکی از بیماران در حال جان سپردن بود. روز پیش از مرگ، با زن و بچه‌هایش کنار تختخوابش نشسته بودم. می‌دانست آفتاب عمرش لب بام است، درحالی‌که صدایش گرفته بود، جمله‌های خود را با احتیاط به زبان می‌آورد. هرچند آدم مذهبی نبود، ولی معلوم بود که راز و نیاز آغاز کرده است.

از وی سؤال کردم: برای چه چیزی دعا می‌کنی؟ بااحتیاط جواب داد: دعایم به خاطر چیزی نیست.

آری! راز و نیاز این‌گونه است. دعا و توسل، یادآور سرشت بی‌پایان ماست، بخشی از وجود ما شمرده می‌شود که محدود به زمان و مکان معینی نیست.

 

منبع: مجله ریدرز دایجست 1998.

 

 

پی‌نوشت‌ها:

1. Parkland Momarial.

منبع: مجله موعود جوان

اخبار مرتبط