ما غالباً دوست داریم کودک خود را به نفع خواستهها و تمایلات خود شکل دهیم، تغییرش دهیم و چهره دلخواهی از او بسازیم؛ اما روشن نیست این چهره از چه الگویی پیروی میکند. نهایتاً نیز شاهد چهرههایی خواهیم بود که خود تحمیلشان کردهایم، اما شاید تحمل دیدنشان را در آیندهای نهچندان دور، نداشته باشیم. حاصل این چهرهسازیهای سلیقهای، کودکهایی ذهنی هستند که تنها در ذهن، زیبا به نظر میآیند؛ بنابراین بهتر است که ذهن را تغییر ندهیم، بلکه ذهنیات خود را تغییر دهیم.
باور غلط
دوست دارم فرزندم را از همان اوایل کودکی با خدا آشنا کنم؛ به همین خاطر قصد دارم به کودک ششسالهام بفهمانم که خدا همهجا هست.
باور صحیح
اندیشه بلند و متعالی شما جهت آشناسازی کودک خود با خالق یکتا و مهربان قابلتحسین است. بسیاری از پدران، مادران و مربیان بدون توجه به زمان، از کودکان خود انتظار دارند که مفاهیم و افکار انتزاعی را درک کنند، اما غفلت از برخی نکات دقیق، نهتنها شما را به مقصودتان نمیرساند، بلکه ممکن است سبب ایجاد تصوراتی غلط در ذهن کودک شود. یکی از آسیبهایی که ممکن است در معرفی خداوند به کودکان اتفاق بیفتد، دادن اطلاعات خشک و بدون توجه به فضای ذهنی کودک است که سبب میشود او بهجای احساس خداوند و درک حضور او، به خدایی ذهنی باورپیدا کند که فقط در فضای ذهن و معلومات او حضور دارد. درک این مطلب که خداوند همهجا حاضر است و بر همه امور نظارت میکند، برای یک کودک ششساله مشکل است. دنیای کودک، دنیای محسوسات و مشهودات است؛ یعنی دنیای کودک از اشخاص و اشیایی تشکیل میشود که او میبیند و لمسشان میکند؛ بنابراین مفهوم خداوند که خارج از عالم ماده و محسوسات است، برای کودک قابلتصور نیست.
باور غلط
قصد دارم برای کودک خود فقط کتاب داستانهایی تهیه کنم که مملو از مفاهیمی همچون عدالت و فضیلت است. اتفاقاً او در خلال صحبتهایش میگوید: «من عدالت را دوست دارم».
باور صحیح
بهکارگیری یک لفظ توسط کودک، همیشه به معنای فهم او از معنای کلمه نیست، بلکه گاهی معنای کلمه را اصلاً متوجه نمیشود. گاهی نیز مفهوم آن کلمه در ذهن کودک، با مفهومی که در ذهن شماست مطابقت ندارد. کودک ابتدا فواید اشیاء و پدیدههای مختلف را میفهمد، سپس به نوع و جنس آنها میپردازد؛ به همین سبب کودک قبل از دوازدهسالگی نمیتواند مفاهیم انتزاعی از قبیل عدالت، فضیلت، خیر، ایمان، تقوا، نیکوکاری و ایثار را بفهمد.
باور غلط
داستانهای تخیلی باعث میشود تا کودکم خیالباف شود.
باور صحیح
خیالبافی نهتنها همیشه بد نیست، بلکه توصیه میکنیم حتی کودکی را که سرسری به اشیاء نگاه میکند و پراکنده اندیش است، به خیالپردازی تشویق کنید؛ چون این کار به خلاقیت، تمرین و تعامل کودکان با یکدیگر کمک میکند، ذهن را فعال نگه میدارد و باعث میشود کودک بتواند معانی مختلف را بهتر از دیگران درک کند. کودک در سنین چهار تا هفتسالگی شیفته داستانها و افسانههای عجیبوغریب است. از طریق قصهها و داستانهای خوب، به کودک خود کمک کنید تا به بسیاری از ارزشهای اخلاقی پی ببرد. البته خیالبافی بهخودیخود، مشکل محسوب نمیشود. مشکل زمانی اتفاق میافتد که خیالبافی، عملکرد و توانایی کودک را برای یک زندگی معمولی سلب کند؛ بنابراین میتوانید در کنار داستانهای تخیلی، برای کودکتان فعالیتهای غیردرسی در نظر بگیرید که این خود موجب بروز خلاقیت و همچنین وایش تجارب کودک میشود. همچنین ارتباط با محیط بیرون و برقراری ارتباط بیشتر با فرزندان، موجب پیشگیری از آسیبهای خیالبافی میشود.
باور غلط
فرزندم به کارهایی که ما دوست داریم انجامشان دهد، تمایل نشان نمیدهد. به نظرم او به هیچچیزی علاقه ندارد.
باور صحیح
کودک معمولاً به کارهایی روی میآورد که استعداد آن را در خود بیاید یا فرصت کافی برای انجام آن به او داده شود، تشویق گردد و تحمیلی در این زمینه صورت نگیرد. به همین جهت در انتخاب نوع کارها و تنوع فعالیتها بهتر است جهت برآورده شدن نیازهای عاطفی، عقلی، ذهنی و اجتماعی کودک، دقت لازم صورت بگیرد.
باور غلط
به خاطر برخی ملاحظات به کودک دهسالهام اجازه بازی نمیدهم. او فقط باید بهخوبی درس بخواند.
باور صحیح
دغدغه شما برای پیشرفت تحصیلی فرزندتان کاملاً قابلدرک است اما این باور شما وقتی پذیرفتنی است که بازی را مانع تحصیل تلقی کرده باشیم، ولی در جای خود ثابت شده است که بازی نهتنها مایه پرورش عضلات بدن کودک میشود، بلکه او در خلال بازی، نیروهای ذهنیاش را به کار میاندازد و رفتار اجتماعی و چگونگی ارتباط با دیگران را میآموزد. بازی، کودک را به استفاده از هوش و حافظه خویش وامیدارد و زمینه یادگیری بهتر درس را فراهم میکند. بچههایی که بازی میکنند، در مقابل بیماریها قویتر از کودکانی هستند که تحرکی از خود نشان نمیدهند. عدم تحرک موجب ضعف عمومی سیستم دفاعی بدن میشود. بازی لازمه شاداب ماندن روح کودک است. بدون بازی، کودک نمیتواند تجربهای از شادی و نشاط داشته باشد. از نکات مهم دیگر در بازی، تربیت اخلاقی کودک دراثنای بازی است. او با جدیت درمییابد که باید قوانین و مقررات اخلاقی را در جمع رعایت کند، وگرنه طرد خواهد شد؛ بنابراین پیشنهاد میکنیم نهتنها اجازه دهید که فرزندتان با دوستانش به بازی بپردازد، بلکه خود شما نیز به بازی کردن با کودک، چه در خانه و چه در بیرون از خانه اقدام کنید. این حقیقت را هیچوقت فراموش نکنید که پاسخگویی به نیازهای کودک، یکی از اصلیترین راههای ابراز محبت به اوست و بازی یکی از نیازهای اصلی و حقیقی فرزندان ماست. کودکان به کسانی که بیشتر با آنان بازی میکنند، علاقه بیشتری دارند.
منبع: ماهنامه خانه خوبان