هراندازه دختر و پسر ازنظر ویژگیهای گوناگون نزدیکتر باشند ترکیب آن دو در زندگی زناشویی استوارتر و عمیقتر خواهد بود. این مجموعه ویژگیها در منابع اسلامی با عنوان کفویت عنوان شده است که در ابعاد گوناگونی چون: سن، وضعیت روانی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و تحصیلی قابلبررسی است.
بهطور خلاصه ملاکهای ازدواج که باید در نظر گرفته شوند عبارتاند از:
۱- ایمان و دینداری: پایبندی به ارزشهای دینی بدون شک یکی از عوامل خوشبختی در زندگی زناشویی است.
۲- اصالت خانوادگی: شناخت خصوصیات و وضعیت تربیتی فرهنگی خانواده همسر آینده، در ایجاد تفاهم بین دختر و پسر در زندگی زناشویی نقش اساسی ایفا میکند. این مسئله باعث میشود بتوانید سازگاری بهتری با همدیگر پیدا کنید.
۳- سن: تناسب سنی بین زن و مرد، تشابه نیازها و علایق، توقعات و انتظارات را تا حدودی به دنبال دارد. کارشناسان خانواده، حدود ۲ تا ۶ سال اختلاف سن بین زن و مرد را توصیه مینمایند.
۴- تحصیلات: تشابه تحصیلی نیز در ایجاد تفاهم بین زن و مرد عامل مهمی است؛ و کسب علم و دانش بهخودیخود یک مزیت و ارزش است و در رشد و تعالی فکری افراد نقش بسزایی دارد.
۵- وضعیت اجتماعی – اقتصادی خانواده: تشابههای خانوادههای دختر و پسر ازنظر وضعیت اجتماعی و اقتصادی یک اصل مهم در ایجاد تفاهمهای بعدی بین زن و مرد است. بهاینترتیب هیچکس نسبت به دیگری احساس برتری نمیکند و پذیرش بهتری نسبت به همدیگر خواهند داشت.
۶- زمینههای فرهنگی: ارزشهای فردی و اجتماعی، آدابورسوم، رفتار و سلوک، حتی آداب لباس پوشیدن و غذا خوردن زن و مرد میتواند زمینههای همدلی بیشتر را بین آن دو پدید آورد. به همین جهت شناخت زن و مرد از فرهنگ و واقعیتهای ارزش فرهنگی همسر آینده، از اهمیت بسیاری برخوردار است.
نکتهای که یادآوری آن در این قسمت ضروری به نظر میرسد این است که ملاکهای فوق هیچیک بهتنهایی نمیتواند عامل موفقیت در زندگی زناشویی باشد. افراد باید مجموعه عوامل گوناگون مؤثر بر انتخاب خود را اولویتبندی کنند و با این اعتقاد که هیچکسی کامل نیست بهنوعی مصالحه دست بزنند.
رمز ازدواج موفق
ازدواج یک پدیده اجتماعی است. بدون تردید انتخاب همسر یکی از مهمترین تصمیمها در طول زندگی ماست و در حقیقت همه هیجانات، تولیدمثل، تربیت نسل آینده، درآمد، مسئولیت، تأمین نیازها و چالشهای آینده زندگی ما به آن بستگی دارد.
زن و مرد بهعنوان مکمل یکدیگر بسیاری از نیازهای روانی – اجتماعی هم را برآورده میکنند؛ و سه دلیل عشق، مصاحبت و دستیابی به انتظارات و توقعات برای ازدواج مطرح است و توجه به این نکته که هراندازه انتظارات و توقعات دختر و پسر قبل از ازدواج و در زندگی زناشویی واقعبینانهتر باشد، زندگی زناشویی موفقیتآمیزتر خواهد بود.
ملاکهای ازدواجهای موفق یا خوشبخت را میتوان چنین خلاصه کرد:
۱ ـ برخورداری از علاقههای مشترک
۲ ـ داشتن فعالیتهای مشترک یا سرگرمیهای مشترک
۳ ـ اظهار محبت نسبت به همدیگر
۴ ـ اعتماد داشتن به یکدیگر
۵ ـ رد نکردن یا کمتر رد کردن انتخاب همدیگر
۶- موفقیت در روابط جنسی
۷- داشتن زمینههای خانوادگی همسان
۸ ـ احترام به عقاید و دوستان و آشنایان همدیگر
یک نکته مهم:
هرکسی طبیعتاً مایل است همسری برگزیند که بیشتر همسان او باشد تا ناهمسان با او. همسانی دو فرد نهتنها آنها را بهسوی یکدیگر جلب و جذب میکند، بلکه پیوند و وصلت ایشان را استوارتر میسازد. هراندازه فرد با همسر خود وجود اشتراک فرهنگی بیشتری داشته باشد، برای سازگاری با او آمادهتر است و با اختلافات کمتری مواجه میشود.
هرچقدر در انتخاب همسری با مشابهات بیشتر ذاتی و اکتسابی تلاش کنیم ولی بازهم زن و مرد تفاوتهای بسیار چشمگیری با یکدیگر خواهند داشت که باید یاد بگیرند با این تفاوتها زندگی کنند و ثمره این زندگی یک ازدواج شاد و رضایتبخش باشد.
همچنین پژوهشها نشان میدهد که تا حدود زیادی خوشبختی یا بدبختی زن و مرد را از ابتدای زندگی میتوان پیشگویی کرد و بهبیاندیگر بسیاری از مشکلات آنها قابلپیشگیری خواهد بود. به همین جهت امروز، آموزش پیش از ازدواج زوجهای جوان یک ضرورت مسلم تلقی میشود. هراندازه دختر و پسر اطلاعات بیشتری در جهت شناخت خود و همسر آیندهشان داشته باشند و ملاکهای معقولتری را برای انتخاب همسر در نظر بگیرند، در زندگی زناشویی خود با مشکلات و ناسازگاریهای کمتری مواجه خواهند شد.