میگویند ازدواج دیر یا زود دارد، ولی سوختوسوز نه؛ یعنی بالاخره همهٔ راهها به ازدواج ختم میشود. ازدواج ممکن است انتخاب همه نباشد، ولی همین دیر یا زود بودن میتواند یک فاکتور تهدیدکننده در امر ازدواج باشد. در مورد سن ازدواج نمیتوان به یک عدد اشاره کرد. ازدواج پیشنیازهایی دارد که رسیدن به آنها در هر فردی ممکن است متفاوت با دیگری باشد.
رسیدن به رشد یافتگی عاطفی، هیجانی و روانی و داشتن شخصیت مستقل و یکپارچه از پیشنیازهای فردی مهم برای شروع یک زندگی مشترک است. کاش میشد مثل گواهینامهٔ راهنمایی و رانندگی، برای ازدواج هم یک گواهینامه صادر میشد و طبق آن گواهینامه، آمادگی فرد برای ورود به زندگی مشترک سنجیده میشد.
فردی که گواهینامهٔ رانندگی دارد، هنوز خیلی مانده تا رانندهٔ خوب و ماهر و باتجربهای شود، اما آگاهی زیادی از رانندگی و ماشین داشته و علائم راهنمایی و رانندگی را از بر است.
حالا اگر خانواده در جریان تصمیم زودهنگام فرزند خود قرار گرفت، چه راهکارهایی را میتواند بکار بندد تا مسیر پیش رو را برای او امنتر کند؟
جلسات مشاوره
اول و مهمتر از همه الزام آنها به حضور در جلسات مشاورهٔ پیش از ازدواج است؛ چون با حضور در این جلسات از بایدونبایدهای انتخاب همسر و زندگی مشترک آگاه میشوند و چشمشان به روی خیلی از مسائل باز میشود.
مشاورهٔ پیش از ازدواج با مصاحبه و انجام برخی آزمونهای شخصیت و سلامت روان، وضعیت فرد را مشخص میکند و در شناخت بهتر به طرفین یاری میرساند. ردههای آموزشی پیش از ازدواج نیز کمک خوبی برای بازتر شدن دیدگاه دو جوان نسبت به زندگی مشترک است.
سلامت روان و شباهتها
برای مثال دو ملاک از ملاکهای مهمی که در جلسات مشاورهٔ پیش از ازدواج باید مورد بررسی قرار گیرند، سلامت روان و شباهتها هستند. اختلالهای روانی از قبیل اختلالهای شخصیت (همهٔ انواع آن)، افسردگی و اضطراب، اختلال سوءمصرف مواد و الکل، اختلالهای جنسی و ... تهدیدکنندههایی جدی برای دوام زندگی مشترک هستند. یک همسر دارای اختلال پارانویید یا ضداجتماعی میتواند زندگی را تبدیل به جهنم کند؛ بدون اینکه مشکل خود را قبول داشته باشد. فرد دارای افسردگی عمیق، انرژی لازم برای رویارویی با مشکلات زندگی و قدرت حل مسئله لازم را نخواهد داشت. سلامت روان خود و طرف مقابل یکی از فاکتورهای مهم انتخاب همسر و آمادگی پیش از ازدواج است.
دو نفر که میخواهند وارد زندگی مشترک شوند، باید آمادهٔ شناخت و رسیدگی به نیازهای طرف مقابل باشند که یکی از آنها نیاز جنسی است. بسیاری از طلاقها به دلیل نارضایتیهای جنسی است. اختلالات جنسی اغلب قابلدرمان هستند.
در مورد شباهت هم از قدیم گفتهاند: کبوتر با کبوتر، باز با باز. هرچقدر دو نفر در خصوص شخصیت، بعد اجتماعی، اهداف، اولویتها، فرهنگ و سنن، مذهب و طرز فکر به هم شبیهتر باشند، میتوان پیشبینی زندگی موفقتری را برای آنها داشت.
از معاشرت تا شناخت
خانواده میتواند فضایی امن برای دو جوان پدید آورد تا در کنار آنها با هم معاشرت کرده و بیشتر آشنا شوند. مهم است که دو نفر همدیگر را در شرایط مختلف در کنار دوستان و خانواده ببینند تا شناخت بهتری از خصوصیات اخلاقی، اجتماعی و روانی همدیگر به دست آورند. حتی اگر خانواده مخالف این اتفاق باشند نیز با فراهم آوردن این شرایط کمک بیشتری به فرزندان خود میکنند تا با کنار کشیدن و قهر یا بیتفاوتی. ازآنجاکه بعد احساسی و جنسی بیشتر از هر بعد دیگری در ازدواجهای زودهنگام پررنگ است، خانوادهها با امکان معاشرت بیشتر شرایطی را فراهم میآورند تا شناخت بیشتری از دیگر ابعاد مهم ایجاد شود.
ایستادن در کنار فرزندان
خانواده باید همیشه هردو امکان را نظر بگیرد؛ اگر فرزندمان پشیمان شد، بهجای سرکوفت و یا قضاوت و ابراز بینش وسیع خود، او را پذیرفته و بابت قدرت تصمیمگیری درست، او را تشویق کنیم.
امکان دوم اینکه اگر فرزندمان همچنان بر تصمیم خود پافشاری کرد، کنار او باشیم تا با لجبازی با احساس مورد بیمهری قرار گرفتن، به اشتباهات خود دامن نزنند.
توجه
در بعد اقتصادی اگر برای والدین ممکن است، از جوانان حمایت کنند، ولی این حمایت باید تا جایی باشد که به استقلال آنها لطمه نزند و جا برای تلاش خودشان نیز باشد.
در مورد امکان ادامهٔ تحصیل نیز آنها را حمایت کنید؛ از بزرگترین پشیمانیها در ازدواج زودهنگام، ترک تحصیل است.
به تصمیمهای آنها احترام بگذارید و اگر از شما مشاوره خواستند، برای کمک پیشقدم شوید. در سنین کم هنوز استقلال عاطفی و مالی و شخصیتی کامل اتفاق نیفتاده و اگر دو نفر یا حتی یکی از زوجین هنوز وابسته به خانواده در هر زمینهای باشد، منجر به مشکلات جدی در روابط و زندگی جدید آنها خواهد شد. خانوادههایی که از ابتدا فرزند خود را وابسته بار میآورند، احتمال اینکه بعد نیز از آنها متوقع بوده و کماکان در تصمیمهای آنها مداخله کنند، زیاد است. بهتر است با کمک از مشاور کمکم به فرزندانمان اجازهٔ استقلال دهیم تا مسئولیت بیشتری در انتخابهای خود داشته باشند. در بسیاری از موارد اینچنینی، والدینی که امکان معاشرت برای فرزندان خود فراهم میکنند، در کنار کمک به استقلال آنها، باعث میشوند جوانان معایب انتخاب خود در سنین پایین را راحتتر دیده و تصمیم متفاوتی بگیرند. هرچه مسئولیتپذیری فرزندمان بیشتر باشد، در انتخابهای خود دقت بیشتری دارد. درحالیکه وابستگی باعث انتخابهای شتابزده و بیسرانجام میشود.
منبع: ماهنامه خانه خوبان