ازدواج آسان از سه ضلع تشکیل شده است: ۱. اقدام به هنگام ۲. انتخاب سخت ۳. عروسی آسان.
اقدام به هنگام یعنی به تأخیر نیانداختن ازدواج؛ انتخاب سخت یعنی انتخاب بر اساس ملاکهای دقیق و منطقی و عروسی آسان یعنی سهل گیری در حواشی ازدواج و برگزاری آئینها و مراسمات آن.
۱. اقدام به هنگام
هیچچیز نباید باعث عقب افتادن ازدواج شود، حتی فقر؛ چراکه ازنظر اسلام، تأخیر در ازدواج امری نکوهیده و برخلاف رضایت الهی است. از نگاه دینی، ازدواج آرامشدهنده روح و روان، بزرگداشت سنت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله)، قرار دهنده انسان در ولایت و حمایت خداوند، به خشم آورنده شیطان، کامل کنند؛ ایمان، زیاد کننده روزی و... است. سفارش دین به دخترداران، تعجیل در ازدواج آنها و تشویق به ازدواج خصوصاً در سن جوانی است. در کنار کراهت اسلام از تجرد افراد، مجرد بودن سبب شرور شدن آنها معرفی شده است. اقدام به هنگام، امروزه با این جنس از سخنان مورد غفلت واقع میشود: «هنوز خیلی زوده»، «تا درسم تموم نشه، ازدواج بی ازدواج»، «اول جهیزیه کامل و بی کموکاست»، «کارم هنوز ردیف نشده»، «این حقوقها و ازدواج؟!»، «نیازی به ازدواج ندارم»، «الآن وقت جوونی کردنه، نه ازدواج»، «من میخوام زندگی کنم، نه...»؛ اینها تنها گوشهای از دلایل تأخیر انداختن ازدواج در بین جوانان ایرانی است؛ تأخیری که این روزها نرخ ازدواج را به کمای سنگینی فروبرده است.
عدم اقدام به هنگام در امر ازدواج، موجب ایجاد مشکلات متعددی میشود؛ ازجمله افسردگی و بینشاطی، انحرافات اجتماعی و فرهنگی، وسواس در همسرگزینی، مشکلآفرینی فرزندان ازدواجنکرده در خانواده، اضطراب و نگرانی، بلاتکلیفی، از دست رفتن طراوت و زیبایی، ناامیدی، کاهش میل به ازدواج، احساس سربار بودن در خانواده، شکلگیری پدیده «تک زیستی» و...
۲. انتخاب سخت
یکی از دلایل مهمی که میتواند منتهی به طلاق عاطفی یا واقعی در یک ازدواج شود، عدم توجه به ملاکهای دقیق و ازدواج است؛ در این زمینه بحث فراوان است، اما اکنون به ذکر دو مورد اکتفا میکنیم:
الف) اختلالات دینی و ایمانی
بنا بر تأکیدات دینی، توجه به ایمان و اخلاق طرف مقابل بهجای توجه صرف به ثروت، زیبایی و سایر صفات ظاهری، یکی از مهمترین ملاکهای انتخاب در ازدواج است. بیتوجهی به این ملاک اساسی، سبب میشود تا زندگیها در معرض خطر طلاق عاطفی یا واقعی قرار بگیرند. وجود ایمان واقعی دریک فرد، سبب میشود حتی اگر کسی به همسرش علاقه نداشته باشد، به خاطر ایمانی که به خداوند و روز جزا دارد، از اذیت و آزار همسرش پرهیز کند و در احترام به او کوتاهی ننماید.
ب) اختلالات روانی و شخصیتی
در بحث ازدواج، نبود اختلالات روانی و شخصیتی در طرف مقابل، یکی از ملاکهای مؤثر در موفقیت یک انتخاب است. وجود اختلالات شخصیتی در یکی از زوجین یا هردوی آنها، بهصورت مستقیم بر تعاملات زوجین با همدیگر و با بستگان، تأثیر میگذارد. برای مثال شخصی که اختلال شخصیتی پارانویید دارد، بهشدت بدبین است، رفتارهای همسر و اطرافیانش را منفی و به نیت ضربه زدن به خود میپندارد و همیشه از کاه کوه میسازد؛ بنابراین توجه به این معیارها ضروری است. لازم به یادآوری است که اگر شخصی از این اختلالات رنج میبرد، ابتدا باید درمان شود و بعد ازدواج کند. اگر ازدواج کرده است، برای ادامه سالم زندگی، حتماً باید تحت درمان قرار گیرد. بههرحال، در رفع این نوع از مشکلات، باید سریع و قبل از حادتر شدن، از مشاوران متخصص بالینی کمک گرفت.
۳. عروسی آسان
یکی از اساسیترین دلایل تأخیر در ازدواج ازنظر بیشتر جوانان، عوامل اقتصادی است. در یک گفتوگوی ساده و خودمانی با جوانان، خصوصاً پسران، میتوان بهآسانی فهمید که علت تمایل نداشتن به ازدواج در اکثر آنها، برخوردار نبودن از شغل، مسکن و عدم توانایی در تهیه لوازم و ضروریات زندگی و جشن ازدواج است. دراینبین، خانوادههای دختران هم مشکل تهیه جهیزیه را سد بزرگی برای ازدواج دخترانشان میدانند؛ خصوصاً خانوادههایی که چندین دختر با فاصلههای سنی کم دارند. دو نکته در این زمینه حائز اهمیت است:
الف) مثلث «ت»
نیازهای اقتصادی در انجام گرفتن ازدواج، انکارناپذیر هستند، اما آنچه کار را سخت میکند، ورود مثلث تجملات، تشریفات و توقعات به صحنه ازدواج است. زمانی هم که شعله چشم و همچشمیها کنار این مثلث قرار میگیرد، دیگر قابلکنترل نیست و عواقبی ازجمله افزایش میانگین سن ازدواج را به دنبال دارد. اگر خانوادهها و جوانان در خریدهای ازدواج، مخارج عقد و عروسی، تهیه مسکن و ...، بخواهند روی ریل مثلث «ت» قرار بگیرند، نهتنها فرهنگ اشتباهی را در جامعه رواج میدهند، بلکه چون به دنبال بهترینها هستند، به زمان بیشتری برای آماده ازدواج شدن نیاز دارند.
ب) به سبک امروزی
وقتی باورهای اقتصادی نادرست در ایجاد و ادامه زندگی، حرف اول را بزنند، گذشته روشن این ملت در بحث ازدواج، فراموش میشود. زمانی در کشور ما، زوجهای جوان به کمترین امکانات زندگی قانع بودند؛ جهازی مختصر، اتاقی در خانه پدری، مهریهای اندک و ... پس چرا تا این حد از قناعت گذشته فاصله گرفته شده است؟ چرا پدر و مادرهایی که خودشان هنوز پس از گذشت سالها، لوازم و تجهیزات زندگی کاملی ندارند، معتقدند برای یک زوج جوان باید تمامی امکانات فراهم باشد، درحالیکه این مسئله هیچ توجیه عقلی ندارد؟ چرا آنها که به مهریه بالا برای تضمین خوشبختی دخترانشان دلبستهاند، به ایمان، اعتقاد و پاکدامنی داماد کاری ندارند؟ دین اسلام دختران با مهریه بالا را شوم میداند و واقعیات جامعه امروز نشان میدهد که خوشبختی به بالا بودن مهریه و سنگین بودن جهیزیه نیست. باورهای نادرست است که امروزه بخش انبوهی از خانوادهها و جوانان را از ازدواج به هنگام بازمیدارد. البته نمیتوان منکر لزوم گسترش مراکز کارآموزی و فراهم کردن شرایط اشتغال پارهوقت در زمان تحصیل برای جوانان شد، اما خود جوانان نیز در این زمینه باید با جدیت و امید به فضل الهی گام بردارند. از سویی نیز جا دارد که فرهنگ زندگی زوجها در کنار خانوادهها که روزگاری در جامعه مورد قبول و عمل بود، حداقل تا زمانی که جوانان بتوانند مستقلتر عمل کنند، احیا شود.
* به علت کثرت استناد، منابع این بخش ذکر نشده و در دفتر مجله محفوظ است.
منبع: ماهنامه خانه خوبان