این جملات اعتماد بین شما و همسرتان را بیشتر میکند
«تماس شما برای ما مهم است. لطفاً تا برقراری ارتباط با کارشناس ما منتظر بمانید».
وقتی این کلمات را میشنوید، واکنشتان چیست؟ احتمالاً با خودتان فکر میکنید که «اگر تماس من شما مهم بود، کسی را قرار میدادید که پشت تلفن بنشیند و با من صحبت کنید». کلماتی که شرکتهای تجاری بیان میکنند، درواقع تردستی آنها برای این است که به آنها اعتماد کنیم؛ اما این کلمات گاهی فریبنده و ریاکارانه هستند.
تا حالا برایتان اتفاق افتاده که دربارهٔ موضوعی با همسرتان صحبت کنید، ولی او انگار اصلاً توی باغ نباشد؟ او شاید حرفی را بزند که شما دوست دارید بشنوید؛ مثلاً بگوید؛ «دارم گوش میدهم... حرفت منطقی است... بله، حواسم به توست... هر تصمیمی که تو بگیری قبول دارم»، اما این حس به شما منتقل میشود که صحبتهای ضبطشدهای پشت تلفن میگوید: «تمام کارشناسان ما مشغولاند؛ لطفاً منتظر بمانید».
در ازدواج، نمیتوانیم رابطهمان را روی حالت اتوماتیک بگذاریم. کلمات و زمان دو عنصر اصلی ایجاد اعتماد در رابطهٔ زناشویی هستند. کلماتی که در اوایل ازدواج از آنها استفاده میکنیم. حدی از اعتماد را ایجاد میکنند که قبل از ازدواج به دیگران داشتهایم. با گذشت زمان، این اعتماد افزایش مییابد. همین که یاد میگیریم در کنار همسرمان احساس امنیت کنیم، میدانیم که دوستمان دارد و ما را همینطور که هستیم قبول دارد، اعتمادمان رفتهرفته بیشتر و بیشتر میشود.
کلماتی که ما به کار میبریم، عاملی مهم در ایجاد اعتماد است. در ادامه میخواهیم کلمات و عباراتی را بررسی کنیم که اعتماد زیادی را در رابطه ایجاد میکنند. کمکم از این عبارات استفاده کنید و واکنش همسرتان را ببینید، استفاده از این کلمات فرصتی است که موقعیت خودتان را در ازدواج ارزیابی کنید و به جلو حرکت کنید.
1 «من اشتباه کردم»
یخچالمان خراب شد و همسرم میگفت آن تعمیرکار همیشگی بدقول است؛ به کس دیگری زنگ بزن. من هم که کاملاً مطمئن بودم تعمیرکار خواهد آمد و یخچال را امروز درست میکند، با اطمینان به همسرم گفتم: «خیالت از بابت یخچال راحت باشه». وقتی تعمیرکار بدقولی کرد و نیامد، کلافه شدم و نمیدانستم به همسرم چه بگویم. به تعمیرکار بدوبیراه گفتم، اما نفس عمیقی کشیدم و به همسرم گفتم: «حق با تو بود. من اشتباه کردم». بار سنگینی از دوشم برداشته شد و مشکلی با هم نداشتیم. انسانهایی قویاند که وقتی اشتباه کنند، بهاشتباه خود اعتراف میکنند. انسانهای ضعیف اشتباهاتشان را نادیده میگیرند یا بهانه میتراشند و خود را توجیه میکنند. این کار اعتماد را از بین میبرد.
2 «برام تعریف کن»
بسیار راحت است که از همسرتان بپرسید. «خب، امروزت چطور بود؟» اما ازآنجاکه او میتواند با یک کلمه جواب بدهد، خیلی عادی و صرفاً برای رفع تکلیف به نظر میآید. در عوض، بگویید: «برام تعریف کن موقع ناهار چه اتفاقی افتاد؟ جلسهٔ کاری چطور پیش رفت؟» به این سؤالها میتوانند پاسخهایی بیانتها داشته باشند و نشان میدهند که د و طرف مقابل اهمیت میدهید. همسرتان هم ترغیب میشود که جزئیات بیشتری در اختیار شما قرار دهد. بهدقت گوش کنید. سؤالهایی را بپرسید که موضوع را بیشتر آشکار میکنند. این سؤالها اعتماد را افزایش میدهند، چون نشاندهندهٔ تعهد همهجانبهٔ شما هستند. هرگاه همسرتان موضوعی را برایتان تعریف میکند، با آرامش به چشمانش نگاه کنید و بگویید: «برام تعریف کن».
3 «کمکم کن بفهمم»
اختلافات معمولاً از سوءتفاهمها و برداشتهای اشتباه آغاز میشوند. همسرتان نظر خودش را دارد و شما هم نظر خودتان را. بیشتر زوجها وقتی جروبحث میکنند، فقط نظرشان را با صدای بلندتری بیان میکنند؛ اما وقتی همسرشان صحبت میکند، اصلاً به حرفهای او گوش نمیکنند. وقتی همسرشان صحبت میکند، فقط به این فکر میکنند که وقتی نوبتشان شد، چه بگویند. موقع جروبحث، وقتی احساساتتان بحث را متوقف کنید و بگویید: «کمکم کن بفهمم». حرفهای خودتان را فراموش کنید و بدون اینکه وسط حرفهای او بپرید، به حرفهایش گوش کنید. اگر شما با دقت به حرفهایش گوش کنید، او توجه شما را بهعنوان موهبت میبیند و در مقابل، به حرفهای شما گوش خواهد کرد. «کمکم کن بفهمم» عبارتی است که تنش را کم میکند و فضا را برای اعتماد بیشتر فراهم میکند.
4 «هیچگونه می تونم متفاوت عمل کنم؟»
وقتی به کسی اعتماد کامل داریم و از ما سؤالی میپرسد، حس خیلی خوبی دارد. وقتی شما میگویید: «چگونه میتونم متفاوت عمل کنم؟»، به همسرتان اجازه میدهید که دربارهٔ جنبههای شخصی زندگیتان صحبت کند. شما فهرستی از چیزها را برای تغییر ارائه نمیکنید، بلکه فقط میخواهید تغییرات کوچکی انجام شود تا زندگی بهتری داشته باشید. میخواهید رشد کنید و همسرتان نیز دوست دارد که سهمی در آن داشته باشد.
5 «بدون تو نمیتونستم این کار رو انجام بدم»
حقشناسی فقط موقعی ارزشمند است که به زبان بیان شود. هرگاه به موفقیتی دست یافتید، دربارهاش با همسرتان صحبت کنید تا او هم در خوشحالی شما شریک شود. شاید او مستقیماً در موفقیت شما دخالت نداشته است، اما به او بگویید که قدردان حمایتهایش هستید و ممنون او هستید که مقدمات این موفقیت را فراهم کرد. در ازدواج، دو نفر میشوند یک تیم؛ پس هردو در هر موفقیتی شریکاند.
6 «نظرت چیه؟ تصمیمش با توئه»
فرض کنید میخواهید برای شام به رستوران بروید و هرکدام از شما مکان موردعلاقهٔ خودتان را پیشنهاد میکنید. واقعاً اینقدر مهم نیست. بگذارید همسرتان تصمیم بگیرد. بعد، توافق کنید که دفعهٔ بعدی، شما تصمیم بگیرید در کدام رستوران شام بخورید. در ازدواج خیلی مهم است که میدان نبرد را بشناسید. در تصمیمهای کوچک، چونوچرا نکنید و مهارتهای اقناعیتان را برای حل اختلاف در تصمیمهای مهم نگهدارید.
این مثالها همهٔ آن چیزهایی نبود که میتوانید به همسرتان بگویید؛ اما برای شروع خوب است. با همسرتان دربارهٔ کلمات و عبارتهای اینچنینی صحبت کنید. اگر عبارتهای مخصوص به خودتان را درست کنید، اعتماد بیشتری ایجاد خواهد شد؛ زیرا احساس بیشتری را منتقل میکند و ارزشمندی همسرتان برای شما را به او نشان میدهد. در حکمتهای حضرت سلیمان (علیهالسلام) آمده است که «مرگ و زندگی تحت قدرت زبان است». اگر کلمات مهماند، نباید بیتفاوت از کنارشان بگذریم، قدرت زبان را بشناسید تا مانند ابزاری در اختیارتان قرار گیرند.
منبع: www.focusonthefamily.cam