در هر رابطهٔ عاشقانهای، داشتن مهارت ابراز عشق و احساسات در بیان و رفتار، حرف اول را میزند و کیفیت بسیاری از روابط عاطفی به آن بستگی دارد. ما روزانه با بسیاری از احساسات مختلف مثبت و منفی روبهرو هستیم؛ احساساتی همچون عشق، محبت، ترحم، نفرت، غم، خشم، شادی و... مشکل، زمانی پیش میآید که ما احساسات خود را بهطور کامل ابراز نکرده یا بخشی از آن را پنهان کنیم. تفاوتی ندارد که این مسئله در چه رابطهای باشد؛ خواه در روابط زوجین باشد و خواه در رابطهٔ والد و فرزند یا روابط دوستانه و خانوادگی؛ درهرصورت، اثر مخربی بر پیوندهای عاطفی بر جا میگذارد؛ مثلاً مادری که فکر موفقیت فرزندش در یک امتحان یا مسابقه، خواب و خوراکش را میگیرد، اما زمانی که با تنبلی و بیتوجهی روبهرو میشود، بهجای اینکه پرده از نگرانیاش که علتی جز احساس محبت زیاد به او ندارد، بردارد، فرزندش را سرزنش میکند او را با بقیه مقایسه میکند و نیمی از احساس عشق و محبتش را نادیده گرفته و زیر لایهای از احساسات منفی مخفی میکند. حالا باید دید این ابراز ناقص یا عدم ابراز، چه تأثیری میتواند داشته باشد؟
که پنهان، عشق او ورزم؟
همهٔ ما میدانیم که عشق و محبت، یکی از ستونهای محکم برای دوام نهاد خانواده است. این احساس تا در رفتار و زبانمان بروز نکند، همچون رازی سربهمهر، در صندوقچهٔ قلبمان پنهان میماند و کسی از وجودش باخبر نمیشود، اما پنهان کردن این احساس، منفعتی دارد و به بهبود روابط ما کمکی میکند یا روابط ما را در معرض شکاف عاطفی قرار میدهد؟
حال خوبی که بسیاری از ما هنگام شنیدن پیامی محبتآمیز پیدا میکنیم و در پی آن، انگیزهای که برای ادامه دادن در ما ایجاد میشود، قابل توصیف نیست، پس چطور میتوانیم آن را به بهانههای مختلف از یکدیگر بهخصوص از همسرمان دریغ کنیم؟ پنهان کردن این عشق، چه پیامی را به اطرافیانی که نظاره گران بیرونی ارتباطمان هستند، مخابره میکند؟
دایرهٔ تنگ
شاید بسیاری از ما در بروز احساسات خصوصی یا همان لایههای پنهانی عشق به همسرمان راحت باشیم و میزانی از آن را داشته باشیم، اما به لایههای بیرونی که میرسیم، متوقف میشویم. دلایل زیادی هم برای آن داریم. همانطور که برخی برای عدم ابراز کامل آن دلایلی دارند؛ مثلاً گاهی فکر میکنیم که نباید کسی جز خودمان و همسرمان از میزان این عشق و علاقه مطلع شود و اصلاً چه نیازی به ابراز بیرونی آن است؟
شاید هم برعکس، تصوری که ما در ابراز عشق، خارج از فضای خانواده داریم، این است که باید با همان صراحت و غلظت احساسمان را در کلام و رفتارمان بریزیم و به دیگران نشان دهیم، اما داشتن چنین تصور اشتباهی به این دلیل است که ما دایرهٔ عشق و محبت را تنگ کردهایم و تنها به چند کلام و رفتار، برچسب عاشقانه زدهایم.
لایههای عاشقانهٔ بیرونی
اگر به زندگی بعضی از افراد عادی اطرافمان که زندگی بادوام و پرنشاطی داشتهاند، نگاه کنیم، عشق را نه در پسواژههای شعاری که جاری در خانهشان میبینیم. چنین افرادی در جمعهای خانوادگی و دوستانه یا حتی در اجتماع، با احترام متقابل به یکدیگر در جمع، همراهی و عدم مخالفت صریح با نظر و سلیقهٔ یکدیگر، داشتن زبان خوش و استفاده از الفاظ محترمانه در خطاب قرار دادن یکدیگر، بدگویی نکردن از همسر، نظرخواهی از همسر در تصمیمگیریهای مختلف، تعریف و تمجید از ویژگیهای مثبت یکدیگر نزد دیگران و عدم بازگو کردن عیبها و نقصها، عدم سرکوفت و مقایسهٔ همسر خود با همسر دیگران، ابراز رضایت زبانی از داشتن چنین همسری و تشکر و قدردانی از زحمات همسر در مناسبتها، لایههای بیرونی یک رابطهٔ عاشقانه را به نمایش میگذارند.
منفعتی که از ابراز عشق و علاقه میبریم:
سلامت روانی فرزند
فرزندانمان بیشتر از اینکه بشنوند، میبینند. آنها نحوهٔ تعامل ما را بهعنوان والدینشان، زیر ذرهبین میگذارند و میزان عشق و علاقهمان را درمییابند. اگر فرزندان در محیطی آرام و پر از عشق و محبت بزرگ شوند که در آن هیچ منعی برای ابراز احساسات نداریم، علاقه و محبتهایمان را مخفی نمیکنیم و همهٔ آنها را سخاوتمندانه به هم میبخشیم، با عواطف و احساسات سالمتری رشد میکنند.
صمیمیت و دلبستگی
ابراز عشق و علاقه به همسر، علاوه بر تقویت صمیمیت، به ما اعتمادبهنفس بیشتری میدهد، احساس امنیت و اهمیت داشتن ایجاد میکند و پایههای زندگی را محکمتر میکند.
محبوبیت و عدممداخله
هرقدر نزد دیگران تصویری زیبا از روابط خود و همسرمان ترسیم کنیم، محبوبیت بیشتری نزدشان پیدا میکنیم و پیام عدممداخله و دلسوزی مخرب را به آنها مخابره میکنیم. با یک بازنگری نسبت به مقولهٔ لایههای بیرونی ابراز عشق و محبت، میتوانیم زندگی را شیرینتر و آرامش را نزدیکتر کنیم.
منبع: ماهنامه خانه خوبان