پرواز در آسمان زندگی
  • 2417
  • 206 مرتبه
نگاهی به برخی مؤلفه‌های اقتصادی از نگاه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌واله)

نگاهی به برخی مؤلفه‌های اقتصادی از نگاه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌واله)

1398/12/01 01:26:45 ب.ظ

1. کار

میان کار و شکوفایی و رشد اقتصادی، رابطه تنگاتنگی وجود دارد. بدون کار و تلاش، هرگز نمی‌توان، از اقتصادی خوب و بالنده برخوردار بود. جامعه‌ای که کار را رها کرده، به تنبلی و تن‌پروری روی بیاورد، باید منتظر فقر و تهی‌دستی باشد. «برای بسیاری از نژادهای بشری گذشته تاریخ، کار، امری سخت و سخیف به شمار می‌رفت. در فرهنگ‌های عبری، رم و یونان باستان، کار، نفرین و لعنت الهی بوده که به خاطر عصیان آدم در بهشت، متحمل آن شده است و ویژه برده‌ها و انسان‌های پست است. در طول سده‌های میانه (قرون‌وسطی) تحت تأثیر دین مسیح، هرچند کار، تنبیه خدا به خاطر گناه نخستین محسوب می‌شد، این تلقی منفی، با تلقی مثبتی نیز همراه بود؛ تلقّیِ مثبتی که کار را برای کسب ثروت و متکی نبودن به دیگران، مثبت و اخلاقی می‌شمرد. به‌هرحال تا اواخر این دوران، هنوز کار، ارزش ذاتی نداشت.

از نگاه یهودیان نیز، تنها فعالیتی ضروری برای جلوگیری از فقر به شمار می‌رفت. چنین می‌نماید که در ایران باستان و اثر گرفته از آموزه‌های زرتشت، کار، ارزش مثبتی یافته است.

با ظهور کلیسای پروتستان، کار مظهر اراده الهی به شمار رفت و همگان ـ حتی ثروتمندان به آن ترغیب شدند. بدین‌سان پس از قرن‌ها، کار ارزش ذاتی یافت و حتی وسیله‌ای برای تعیین جایگاه فرد در سلسله‌مراتب اجتماعی به شمار رفت و این اندیشه، مبنای پیدایش دوران شکوفایی اقتصادی شد». (ایروانی، 1384، ص 62)

از سخنان فراوانی که از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌واله) درباره کار گفته شده است، استفاده می‌شود که کار افزون بر آنکه خاستگاه رونق اقتصادی و سامان معیشتی است، از ارزش ذاتی نیز برخوردار بوده، موجب می‌شود که شخص به مقام‌هایی معنوی‌ای، همانند: دستیابی به درجه «مجاهد فی سبیل‌ الله»؛ «درآمدن به بهشت»؛ و «مشمول رحمت خدا شدن» نائل آید:

ـ «کسی که برای تأمین زندگی خانواده خود کار و تلاش کند، همچون مجاهدی است که در راه خدا جهاد می‌کند». (نوری، 1407 ه‍. ق، ج 2، ص 424)

ـ «هر کس از دسترنج حلال خود بخورد، درهای بهشت به روی او گشوده می‌شود». (همان، ص 417)

ـ «هرکه از دسترنج برآمده از کار خود بخورد، خدا به او نظر رحمت کند، و او را هرگز عذاب نکند». (همان)

«بی‌گمان بارزترین اثر کار، اثر اقتصادی آن است. نقش تعیین‌کننده کار در رشد و توسعه اقتصادی و فقرزدایی، بر کسی پوشیده نیست. بیکاری و کم‌کاری، افزون بر آثار فردی منفی، همچون فقر و کاهش درآمد، پیامدهای ناگواری بر اقتصاد ملی بر جای می‌گذارد. کاهش تولید، کاهش تقاضا و حاکمیت نوعی کسادی در نتیجه کاهش درآمدِ افراد بیکار، و در پایان، رکود فعالیت‌های اقتصادی و کاهش سرمایه‌گذاری برای دوره‌های بعد، از جمله این پیامدهاست. کار و فعالیت سالم، نقش مؤثری در تکامل اخلاقی فرد و جامعه و پیشگیری از مفاسد اجتماعی بازی می‌کند. این از آن روست که بیکاری و فراغتِ بیش از حدّ، به طور طبیعی، فرصت و زمینه دست زدن به کارهای ناشایست و غیر اخلاقی را فراهم می‌سازد. حال اگر مفاسد اخلاقی و اجتماعیِ ناشی از فقر را نیز که خود از پیامدهای بیکاری است بر آن بیفزاییم، رابطه بیکاری و فساد، بیشتر روشن می‌شود». (ایروانی، 1384، صص 70 و 71)


2. پرهیز از اسراف و مصرف‌زدگی

برای برخوردار بودن از اقتصادی سالم و شکوفا، پیش از هر چیز باید از اسراف و مصرف‌زدگی به دور بود؛ چراکه شخص در اثر اسراف و با روی آوردن به مصرف‌زدگی، ثروت‌ها و نعمت‌های خداوند را به دور می‌ریزد، درنتیجه هیچ‌گاه زمینه برای فزونی ثروت برای او فراهم نخواهد بود. در سخنی از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌واله) از اسراف به‌عنوان یکی از عوامل فقر و تهی‌دستی یاد شده است: «من بَذَّرَ أَفْقَرَهُ الله، مَنِ اقْتَصَدَ أَغْناهُ الله؛ کسی که اسراف کند، خداوند فقیرش می‌کند، و کسی که میانه‌روی کند، خداوند، بی‌نیازش می‌فرماید.» (پیمانی، شریعتی، 1386، ص 51) نیز آن حضرت فرمود: «مَنْ قَدَّرَ رَزَقَهُ الله وَ مَنْ بَذَّرَ حَرَّمَهُ الله؛ هر که اندازه نگه دارد، خدایش روزی دهد و هرکه اسراف کند، خدایش محروم کند.» (همان) «بی‌گمان بارز‌ترین اثر نامطلوب اسراف و تبذیر، هدر دادن ثروت‌ها و اتلاف منابع و امکانات مادّی است. گرچه از نگاهی شخصی و محدود، اسراف در کالاهای اساسی همچون مواد غذایی به ویژه نان و نیز منابع تجدیدناپذیر همچون نفت و فرآورده‌های آن، اندک و ناچیز پنداشته می‌شود، از زاویه بالاتر و در سطح جامعه و جهان، خسارت‌های سهمگینی به بار می‌آورد. اثر مستقیم این پدیده، به ویژه بر جوامعی که درآمد و امکانات محدودی دارد، فقر و محرومیت است. اسراف و تبذیر، در بُعد اجتماعی، مایه تضییع حقوق دیگران می‌گردد. بر اساس مبانی اقتصادی اسلامی، منابع و امکانات مادّی در زمین، از آنِ همه افراد بشر است و هر کس، تنها در محدوده نیازهای متعارف خود، حق بهره‌برداری از آن را دارد. بنابراین، هرگونه زیاده‌روی و اسرافِ گروهی، محرومیتِ گروهی دیگر را در پی دارد، ازاین‌رو اسراف‌کار در واقع، امکانات دیگران را مصرف می‌کند، و دارایی دیگران را از میان می‌برد». (ایروانی، 1384، صص 256 و 257)

افلاطون در ضمن حکایتی درباره پیامدهای روحی و معنوی اسراف می‌نویسد: «... با سری آکنده از این اندیشه‌ها به ایتالیا و سیلیس رفتم و این اولین سفرم به آنجا بود. ولی آنچه در نخستین روزهای اقامتم در آنجا مرا سخت ناپسند آمد مفهومی بود که مردم آن دیار برای نیک‌بختی قائل بودند؛ نیک‌بختی در نظر آنان جز این نبود که آدمی هر روز دو بار غذای فراوان بخورد و زندگی را در عیش و نوش به سر ببرد، حال‌آنکه به عقیده من کسی که از جوانی بدان خو گیرد هرگز ممکن نیست، دانا و متفکّر بار آید و به اعتدال و خویشتن‌داری بگراید، یا از فضایل دیگر بهره‌ور شود.

جامعه‌ای که افرادش راه اسراف و افراط در پیش گیرند و بدین‌سان دارایی خود را به باد دهند و به هیچ کاری که رنج جسمی یا روحی دربر دارد تن درندهند و نیک‌بختی را در خوردن و خوابیدن و اطفای شهوت جست‌وجو کنند، گرچه دارای بهترین قوانین باشد، از رفاه و آرامشی درونی برخوردار نخواهد گردید و از سعادت صلح و صفای راستین همواره بی‌نصیب خواهد ماند. چنان جامعه‌ای همواره دچار تشنج و گرفتار آشفتگی خواهد بود». (افلاطون، 1380، ج 3، ص 1846)


3. کیفیت‌مداری و محکم‌کاری

یکی از مسائلی که حضرت رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌واله) در عرصه اقتصادی، بدان فراخوانده است، کیفیت‌مداری و محکم‌کاری است. از آن حضرت در حدیثی می‌خوانیم: «رَحِمَ اللهُ امْرَءً عَمِلَ عَمَلاً فَأَتْقَنَه؛ خدا رحمت کند کسی را که کاری انجام دهد و آن را متقن و با کیفیّت و محکم‌کاری شده انجام دهد.» (حرّانی، 1383، ص 85) در عرصه اقتصاد، از عدم کیفیت‌مداری و نبود محکم‌کاری در کارها به‌عنوان آفت اقتصادی و مانعی بر سر راه شکوفایی و استقلال اقتصادی یاد شده است؛ چنان‌که مقام معظم رهبری دراین‌باره می‌فرماید: «شما اگر یک پیچ را می‌گردانید و سفت می‌کنید، اگر یک چرخ را می‌چرخانید، اگر ماشینی را گریس‌کاری می‌کنید، اگر کتابی را چاپ‌ می‌کنید، اگر کتابی را می‌نویسید، اگر سر کلاس درس می‌دهید، اگر در بیمارستان به بیماران می‌رسید، اگر در شهرداری مشغول تمیز کردن معابر شهری مردم خودتان هستید، اگر گوینده‌اید، اگر نویسنده‌اید، اگر محققید، اگر روحانی هستید، اگر در کار هنر مشغولید، اگر فیلم‌سازید، اگر داستان‌نویس هستید، اگر روزنامه‌نگارید، هرچه هستید و هرکه هستید و در هر جا کار می‌کنید، باید سعی کنید کاری را که انجام می‌دهید درست انجام دهید، کامل و باکیفیت انجام دهید، کم نگذارید. این، یکی از شرایطی است که اگر محقق شود، ما به استقلال اقتصادی می‌رسیم.» (بیانات مقام معظم رهبری در تاریخ 15/2/1372) مقام معظم رهبری در جای دیگر دراین‌باره می‌فرماید: «شما فرض کنید، اگر فلان کارگر ایران‌خودرو، لازم ندانسته که فلان پیچ را یک و نیم پیچ دیگر بچرخاند ـ که برای او کار خیلی کوچکی است ـ تأثیرش این است که یک چند کیلومتر که ماشین راه رفت، ناگهان ماشین از کار می‌افتد؛ چرا که او کار را درست و باکیفیّت انجام نداده است. این بیچاره صاحب ماشین، هزاران دردسر را متحمل می‌شود، برای خاطر اینکه فلان کارگر می‌بایست فقط یک‌ ثانیه حرکتی را انجام می‌داد و نداد. محکم‌کاری و اتقان، این است.» (بیانات مقام معظم رهبری در تاریخ 29/6/1369) «بی‌گمان، تولید کالاهای غیر استاندارد و نامرغوب و گاه عرضه نادرست آن، از عوامل اسراف و تبذیر نیز به شمار می‌آید که بیشتر در ضعف وجدان کاری و کوتاهی در انجام وظیفه یا نبودِ تخصصِ لازم ریشه دارد. پیداست بخشی از این‌گونه کالاها، در دست مصرف‌کننده، ناخواسته دور ریخته می‌شود یا در جای خود، استفاده درست نمی‌شود. امام علی (علیه‌السلام) غلامان را به دلیل پخت نان باکیفیت پایین سرزنش می‌فرمود. همچنین در آموزه‌های روایی، بر تولید کالا به گونه‌ای که کمترین ضایعات را داشته باشد، تأکید شده است. رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌واله) نیز دستور می‌داد اندازه نان را کوچک بگیرند تا ضایعات آن کمتر باشد». (ایروانی، 1384، ص 255)

مقام معظم رهبری در توصیه به ارتقای کیفیت در کالاهای تولیدی می‌فرماید: «ما می‌توانیم امروز ادعای استقلال اقتصادی کنیم؛ اما به شرط‌ها و شروط‌ها. یکی از شرط‌هایش این است که در کشور، هر کس هر کاری را بر عهده دارد، خوب انجام دهد». (بیانات مقام معظم رهبری در تاریخ 15/2/1372)


4. استمرار بخشیدن به کار و پرهیز از نیمه‌تمام گذاشتن آن

ناتمام گذاشتن کار و کار را در نیمه‌راه، رها کردن، تفاوت چندانی با انجام ندادن کار و وقت را به بیهودگی گذراندن ندارد. برای کار ـ به‌ویژه کارهای عمرانی و دولتی ـ هزینه کردن و آن را به میانه راه بردن و آنگاه رها کردن و از آن صرف‌نظر نمودن، معنایی جز تباه ساختن بیت‌المال و سرمایه‌های ملی و ضایع نمودن عمر نخواهد داشت و اینکه چنین کارهایی از عدم مدیریت و کارشناسیِ درست و از فقدان آینده‌نگری خبر می‌دهد. بی‌گمان نام دیگر چنین کاری را می‌توان کار ناشیانه و شتاب‌زده گذاشت.

حضرت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌واله) فرمود: «الأُمورُ بِتَمامیها و الْأَعْمالُ بِخواتیمیها؛ کارها به تمام شدن آنهاست و اعمال، به پایان‌های آنها». (مجلسی، 1403 ه‍. ق، ج 74، ص 167)

عیسی مسیح (علیه‌السلام) فرمود: «ای گروه حواریان! به حق به شما می‌گویم، مردمان می‌گویند: ساختمان به اساس و شالوده آن است، و من به شما چنین نمی‌گویم. من می‌گویم: آخرین سنگی که بنّا می‌گذارد، اساس است؛ یعنی پایان کار، و کار را به پایان بردن.» (شیخ صدوق، 1361، ص 348) «معلوم است که عمل، هنگامی بارور و نتیجه‌بخش است که ادامه پیدا کند. عملی که شخص عامل، زمانی به آن برخیزد و زمانی یدگر آن را فرو گذارد، فایده‌ای برای او ندارد و تنها بر ناتوانی او می‌افزاید. و این بدان جهت است که ترک عمل، گاه به تنبلی و نومیدی می‌انجامد. شروع کردن کار، آسان و میسّر است و مداومت بخشیدن به آن در بیشتر اوقات دشوار است و نتیجه کامل تنها به ادامه و استمرار کار است.» (حکیمی، 1378، ج 1، صص 591 و 592) مقام معظم رهبری دراین‌باره می‌فرماید:

«ما کشورهایی را سراغ داریم که بعد از ما وارد میدان شده اند، الآن جلوتر از ما هستند! به خاطر پیگیری، به خاطر خسته نشدن از کار و اینکه مدیران ارشد، همت خودشان را مصروف این کرده‌اند که کار را رها نکنند. یکی از نقیصه‌های عمده که بنده در بعضی از دولت‌هامان در طول این سال‌ها مشاهده کرده‌ام، پیگیری نکردن و دنبال نکردن کارهاست. کار را با ذوق و شوق شروع می‌کنند، بعد نصفه‌کاره می‌ماند، چرا؟ چون مدیران حمایت نمی‌کنند، پیگیری نمی‌کنند؛ چه حمایت مالی، چه حمایت اداری، حمایت‌های مدیریتی، تشویق، رسیدگی، برداشتن موانع جزیی از سر راه. گاهی یک مانع جزیی، یک کار بزرگ را مدت‌ها معطل می‌کند؛ تجربه انسان این را نشان می‌دهد». (بیانات مقام معظم رهبری در تاریخ 19/1/1389)


منابع

افلاطون. 1380. دوره آثار. ترجمه: محمدحسن لطفی. تهران: شرکت انتشارات خوارزمی. چاپ سوم.

ایروانی، جواد. 1384. اخلاق اقتصادی از دیدگاه قرآن و حدیث. مشهد: دانشگاه علوم اسلامی رضوی. چاپ اول.

حرّانی، حسن بن شعبه. 1383. تحف‌العقول. ترجمه و تحقیق: صادق حسن‌زاده. قم: آل‌علی. چاپ سوم.

حسن‌زاده آملی، حسن. 1364. هزار و یک کلمه. تهران: مرکز نشر فرهنگی رجاء. چاپ اول.

حکیمی، محمدرضا، محمد و علی. 1378. الحیاة. ترجمه: احمد آرام. تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی. چاپ دوم.

زرین‌کوب، عبدالحسین. 1380. کارنامه اسلام. تهران: امیرکبیر. چاپ هفتم.

شریعتی، محمدامین و عبدالرسول پیمانی. 1386. نهج‌الفصاحه. اصفهان. خاتم‌الانبیاء.

ابن خلکان، شمس‌الدین احمد. 1381. وفی‌ات الأعیان و أَنْباءُ أّبْناءالزمان. ترجمه: احمد بن محمد سنجری. تصحیح و تعلیق: فاطمه مدرسی. چاپ اول.

شهید ثانی. 1380. منیة‌المرید. تحقیق: رضا مختاری. قم: بوستان کتاب (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)، چاپ پنجم.

شیخ صدوق. 1361. معانی‌الاخبار. قم: انتشارات جامعه مدرسین.

غزالی، محمد. 1384. احیاء علوم‌الدین. ترجمه: مؤیدالدین محمد خوارزمی، تهران: بنیاد فرهنگ ایران. چاپ پنجم.

گلشنی، مهدی. 1380. از علم سکولار تا علم دینی. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی. چاپ سوم.

مجلسی، محمدباقر، 1403 ه‍. ق. بحارالانوار، بیروت: دار احیاء التراث. چاپ سوم.

محمد جعفری، رسول. 1391. دین و برابری انسانی. قم: نشر ادیان. چاپ اول.

مطهری، مرتضی. 1357. خدمات متقابل اسلام و ایران. تهران: صدرا. چاپ هشتم.

ــــــــــ. 1374. تعلیم و تربیت در اسلام. تهران: صدرا. چاپ بیست و پنجم.

ــــــــــ. 1385. یادداشت‌های استاد مطهری. تهران: صدرا. چاپ سوم.

نوری، میرزا حسین. 1407 ه‍. ق. مستدرک‌الوسائل. قم: مؤسسة آل‌البیت لِإحیاء التراث. چاپ اول.

 

 

منبع: مجله اشارات

اخبار مرتبط