پرواز در آسمان زندگی
  • 423
  • 361 مرتبه
پیام‌های اقتصادی دعاهای ماه رمضان

پیام‌های اقتصادی دعاهای ماه رمضان

1399/02/21 01:50:23 ق.ظ

1. فقرگریزی

اسلام هرگز به فقر و نداری، روی خوش نشان نداده، پیروانش را به سوی آن فرانخوانده است. دلیل این مسئله نیز آشکار است: فقر و تنگدستی، افزون بر آن که دل را آشفته و ذهن را درگیر می کند، زمینه ساز بسیاری از ناهنجاری ها نیز می شود، و در کاهش خودباوری و ایجاد خود کم بینی و دامن زدن به انزوا و گوشه گیری اثرگذار است. فقر دل را پریشان می کند و مانع آرامش قلبی انسان، به منظور توجه به خدا و امور معنوی می شود و بدین گونه استعدادهای معنوی آدمی را تباه ساخته، مانع از تعالی روحی او می شود. فقر ذهن را درگیر می سازد و در نتیجه مانع از فراغت آن برای اندیشیدن، روی آوردن به مطالب علمی و به خاطر سپردن یافته های علمی می شود. بدین ترتیب، استعدادهای علمی انسان را نیز از میان می برد و مانع از شکوفایی آن می شود. بدیهی است وقتی دل انسان بر اثر فقر و تنگدستی از کار بیفتد و ذهن انسان دچار رکود و سستی شود، مهم ترین ابزارهای بازدارنده از کژی ها و تباهی ها، یعنی دل و ذهن ـ که اولی با کشش های فطری خود، به سوی پاکی ها و نیکی ها فرا می خواند و دومی با اندیشیدن و تأمل، به سوی نیکی ها و خوبی ها دعوت می کند ـ بی اثر می شوند. در نتیجه در انسان زمینه اقدام به ناهنجاری های بسیاری همانند دروغ، قسم دروغ، تزویر، دزدی، ربا و رشوه و فحشا فراهم می آید.

حضرت علی علیه السلام در هشدار به فرزندش محمد بن حنیفه، درباره پی آمدهای زیان بار فقر می فرماید: «فرزندم! من از فقر و تهی دستی بر تو بیمناکم؛ از فقر به خدا پناه ببر! چرا که فقر مایه نقصان در دین، سرگردانی عقل و موجب دشمنی است». (دشتی، 1379: 706)

به طور طبیعی، تهی دستی جایگاه اجتماعی انسان را نیز آسیب پذیر می سازد و مانع از آن می شود که سخنش در خور شنیدن و مقامش سزاوار شناختن از سوی دیگران گردد. این، حقیقتی است که حضرت علی علیه السلام از آن، چنین یاد می فرماید: «الفَقیرُ حقیرٌ لا یسْمَعُ کلامُه وَ لایعْرَفُ مَقامُه؛ فقیر حقیر است؛ کسی به سخن او گوش نمی دهد و مقام او را در نمی یابد». (مجلسی، 1404 ه‍. ق: ج 72: 47)

با توجه به آنچه گفته شد، طبیعی است که بخشی از ادعیه ماه رمضان به فقرگریزی و تمنای دوربودن از تهی دستی اختصاص یابد. چنان که این منظور، بارها در دعاهای ماه رمضان آمده است، و این تکرار، خود دلیلی آشکار بر ناپسند بودن پدیده فقر و ناگوار بودن آن است. برخی از این دعاها چنین اند:

ـ اللهم اِنّی اَعُوذُ بِک... مِنَ الْفَقْرِ وَ الفاقة؛ خدایا از فقر و بی چیزی به تو پناه می برم. (دعای ابوحمزه ثمالی)

ـ اللهمَُّ ارْزُقنی مِنْ فَضْلِک رِزْقاً... لا تُفْقِرُنی الی اَحدٍ بعدَهُ سِواک؛ خدایا مرا از فضل خود، رزقی روزی نما... که پس از آن، جز به خودت، به کس دیگری محتاجم نگردانی. (اعمال سحرهای ماه مبارک رمضان)

ـ اللهمَّ سُدَّ فقْرَنا بِغِناک؛ خدایا با غنای خود، مانع از تهی دستی ما شو. (اعمال مشترک ماه رمضان پس از هر نماز)

 

2. درخواست روزی از خداوند

«روزی» اساس اقتصاد و شالوده معیشت است. بدون روزی، نه می توان از اقتصاد بهره ور بود و نه به زندگی ادامه داد. در حقیقت، کارکردهای اقتصاد، و روان بودن چرخه معاش، در گرو جاری بودن روزی است و اگر کسی از روزی بی بهره باشد، به طور طبیعی، از کارکردهای اقتصاد نیز محروم خواهد بود؛ در نتیجه، نمی تواند به آرامش قلبی، تقویت دین داری و تعالی فرهنگ خویش دل ببندد و چندان امیدوار باشد. درخواست روزی، یعنی مقابله با فقر، به منظور دست یابی به آسایش و آرامش؛ و کسی که درخواست روزی می کند ـ و به طور طبیعی به دنبال آن، تلاش می کند ـ در حقیقت، پایه های اقتصاد را بنا می نهد و جنبه دنیوی و غریزی وجود خود را اشباع می کند.

در دعاهای ماه رمضان بارها با عبارت «وَارْزُقْنی رِزْقاً... به من روزی عطا فرما» از خداوند درخواست روزی شده است. نکته مهم این گونه از دعاها ـ که در آن، از خدا طلب روزی می شود، البته چنین دعاهایی بی آنکه منافاتی با کار و کوشش انسان داشته باشد ـ این است که باور داشته باشیم «روزی به دست خداست.» یعنی همان گونه که گاهی با برنامه ریزی و تلاش، به روزی می رسیم و از راهی که گمانش را می بردیم و پیش بینی می کردیم، رزق خود را می یابیم، گاهی نیز بی هیچ برنامه ریزی و تلاش و نقشه قبلی و بی آنکه فکرش را بکنیم، به روزی می رسیم.

این حقیقت، ما را در زندگی به این نکته رهنمون می شود که فراهم آمدن روزی، تنها در گرو سعی و تلاش و برنامه ریزی نیست، بلکه فراتر از آن، در گرو خواست و مشیت پروردگار است. اوست که گاهی اراده می کند که از راه تلاش و برنامه ریزی به ما روزی دهد، و گاهی نیز اراده می کند بی هیچ تلاش و نقشه قبلی ما به ما روزی برساند. این حقیقت در یکی از دعاهای روزهای ماه رمضان، چنین بازتاب یافته است:

«وَارْزُقْنی مِنْ حَیثُ اَحْتَسِبُ وَ مِنْ حیثُ لا اَحْتَسِبُ؛ و مرا از راهی که گمان آن دارم و [نیز] از راهی که به گمانم نمی رسد، روزی ده».

نکته دیگر آن که در راستای طلب روزی از خداوند در دعاهای ماه رمضان، از «بی نیازی از آنچه در دست مردمان است» به عنوان یکی از حکمت های درخواست روزی از خداوند یاد شده است. بر اساس این بخش از دعای شریف، کسی که محروم از روزی است، نیازمند مردم است، و طبیعی است آن که نیازمند مردم است، نمی تواند آبرومند باشد. بنابراین، «روزی» یکی از عوامل آبرومندی به شمار می آید.

و اما دعایی که در این باره مستحب است در سحرهای ماه رمضان خوانده شود این است:

«پروردگارا! من ناتوانم از طلب دنیا، و تو دارای کرم وسیع هستی؛ از تو درخواست می کنم ای پروردگار من! به آن قدرت و قوّتی که بر انجام دادن این امر داری، و به بی نیازی تو از دنیا و به حاجت من به آن، اینکه به من روزی ای دهی که بر اثر آن، از رنج [درخواست از] آنچه در دست مردم است، بی نیاز گردم.

در بخشی دیگر از دعای سحرگاهان ماه رمضان نیز در این باره آمده است: «خدایا! بر محمد و آل او درود فرست و مرا از فضل گسترده ات روزی ای عطا فرما که پس از آن به کسی نیازمندم نکنی و اینکه با آن بر شکرم بیفزایی و نیز بر فقر و حاجتم به حضرتت افزون کنی و به کرَم خود، از غیر خودت، بی نیازی و عفاف بخشی».

 

3. درخواست روزی حلال

گرچه اسلام به درخواست روزی و تلاش برای به دست آوردن آن توصیه کرده است. شرطی هم برای این امر نهاده و آن «حلالیت روزی» است. اسلام روزی ای را می پسندد که از راه مشروع به دست آمده و از همه کسب های نامشروع و تجارت های ناروا پیراسته باشد.

در اسلام از طلب حلال، «فریضه» و واجب، شمرده شده است، چنان که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید:

«طَلبُ الحلال فریضةٌ علی کلِّ مُسْلِمْ؛ طلب حلال بر هر مسلمانی واجب است». (فیض کاشانی، [بی تا]: ج 3: 203)

بر اساس حدیثی از رسول خدا صلی الله علیه و آله، استجابت دعا نیز در گرو روزی حلال است: «طعام خود را حلال دار تا دعای تو مستجاب شود». (غزالی، احیاء علوم دین، 1384: ج 2: 194)

در دعاهای ماه رمضان بارها به «روزی حلال» اشاره و از خدا توفیق برخورداری از روزی حلال درخواست شده است. برای نمونه:

ـ اللهم ارزقْنی مِن فضلِک رِزْقاً حلالاً؛ خدایا از فضل خودت به من رزق حلال روزی فرما. (دعای ابوحمزه ثمالی)

ـ اَسئلک یا ربّ اَنْ ترزقنی... مِنْ رِزقِک الحَلال؛ از تو می خواهم ای پروردگار من! اینکه مرا رزق حلال روزی فرمایی. (اعمال سحرهای ماه رمضان)

همچنین در اعمال شب اول ماه رمضان می خوانیم: «خدایا افطار ما را از روزی حلالت قرار ده. خدایا رسیدن به آنچه از رزقت برای ما قسمت نموده ای، آسان گردان و آن را حلال قرار ده. خدایا از حرام به ما اطعام مکن و روزی ما را حلال قرار ده، به گونه ای که با هیچ ناپاکی و امراضی، آمیخته نباشد».

درباره غذای حلال، نیاز به یادآوری است که حلال خواری، تنها از منظرِ یک تکلیف شرعی و امری واجب، در کانون توجه قرار نگرفته است، بلکه از این نگاه که اثر وضعی مثبت و تعالی بخش بر روح و جان آدمی دارد، نیز مورد اهتمام قرار گرفته است. چنان که در مقام، حرام خواری، ضمن آن که کاری حرام است، اثر وضعی منفی و زیان بار نیز بر دل و جان انسان به جای می گذارد.

«در حقیقت، روزی حلال، تأثیری عمیق و ریشه دار در واقعیت وجودی انسانی و در ساختن بدن و روح آدمی دارد و در جهت شکفتن استعدادهای نیک و گرفتن تصمیم ها و نیت های خوب در انسان، از نقشی سرنوشت ساز برخوردار است». (حکیمی، 1380: ج 4: 650)

به تعبیر استاد حسن زاده آملی: «یکی از اهم مراقبات این است که انسان واردات و صادرات دهانش را مواظب باشد. آن لقمه نانی را که به دهان می گذارد، اگر ناروا باشد، هرزه خوار می شود، و انسان هرزه خوار، هرزه گو می شود». (حسن زاده آملی، 1364: 36)

 

4. درخواست رهایی از دِین و بدهی

قرض دار بودن و زیر دِین دیگران رفتن، بدهکار را، هم شرمنده طلب کار می کند، هم مایه اندوه و دل مشغولی او می شود؛ زیرا پس از قرض گرفتن، نخستین چیزی که همواره ذهن بدهکار را درگیر می کند، پرداخت بدهی در موعد مقرر است. در چنین اوضاعی، فرد، همواره در نوعی دلهره پنهانی برآمده از این احتمال به سر می برد که نتواند بدهی را در زمان مقرر بپردازد؛ ضمن اینکه در مسئله قرض، موضوع درخواست مطرح است، و درخواست نیز به طور طبیعی با نوعی از شرمساری و خجلت همراه است. امام سجاد علیه السلام در این باره می فرماید:

«خدایا! بر محمد و آل محمد درود فرست و مرا از وام و قرضی معاف دار که آبرویم را بریزد و ذهنم را سرگردان سازد و فکرم را پریشان کند و گرفتاری ام را برای پرداخت آن به درازا کشد. پناه می برم به تو ای پروردگار از غم و اندیشه قرض و بدهکاری و دل مشغولی و بی خوابی به سبب آن. پس بر محمد و آل محمد درود فرست و مرا از آن، در پناه خود گیر. پروردگارا به تو پناه می برم از خواری آن در زندگی و از پی آمدهای آن پس از مرگ. پس بر محمد و آل محمد درود فرست و به جای آن، به من گسترشی درخور، یا کفافی پاسخ گو عنایت فرما. (صحیفه سجادیه، دعای 30)

در دعای هر روز ماه رمضان ـ که مستحب است پس از هر نماز خوانده شود ـ آمده است:

ـ اَللَهُمَّ اقْضِ دَینَ کلِّ مَدین... اللهم اقضِ عَنَّا الدَّین؛ خدایا! بدهی هر بدهکاری را ادا فرما... خدایا! بدهی ما را ادا فرما!

ـ وَ تُؤَدِّی عَنّی اَمانَتی وَ دَینی؛ و [اینکه] امانت و دِین مرا ادا فرمایی.

در دعای ابوحمزه ثمالی نیز آمده است: «وَاقْضِ عَنّی الدَّینَ وَ الظُّلماتِ حَتّی لا اَتَأَذّی بِشَیءٍ مِنْه؛ و بدهی و مظالم مرا ادا ساز، تا در چیزی از آنها در رنج و اذیب نباشم».

به امام صادق علیه السلام عرض کردند که نقل شده است: مردی از انصار دو دینار بدهکار بود و پیامبر بر او نماز نخواند و به یکی از اصحاب خود فرمود: شما بر او نماز بخوانید! تا آن که یکی از نزدیکان او پرداخت آن دو دینار را به عهده گرفت. آیا این موضوع صحت دارد؟ امام صادق علیه السلام فرمود: «بله، درست است.» سپس افزود: «رسول خدا صلی الله علیه و آله این کار را کرد تا مسلمانان عبرت بگیرند و بدهکاری های خود را به یکدیگر بپردازند و موضوع بدهی و وام را سبک نگیرند». (کلینی، 1383: ج 5: 193)

 

5. پرداخت زکات

زکات نماد دگرگرایی و بروزِ «دغدغه رشد اقتصادی دیگران در سر داشتن» است. پرداختن زکات، تمرینی عملی است برای دل کندن از دل بستگی ها و رها شدن از تعلقات. پرداختن زکات، انسان را از گستره خودبینی و منفعت طلبی بیرون می برد و موجب دیدن دیگران و کاستی های معیشتِ آنها می شود. زکات یکی از عوامل زدودن تهی دستی و فقر از جامعه، تعدیل ثروت، کاستن فاصله های طبقاتی و در پی آن، نزدیک شدن طبقات جامعه به هم است.

از آنجا که پرداخت زکات، به علت تلخ بودن دل کندن از دارایی و ثروت، دشوار است، در دعای شب اول ماه رمضان از خداوند درخواست می شود که پرداخت زکات را بر ما آسان گرداند: «وَ سَهِّلْ لَنا فیهِ ایتاءَ الزَّکاة؛ و در این شب، پرداختن زکات را بر ما آسان فرما».

حضرت علی علیه السلام فرمود: «شما را به نماز سفارش می کنم... و به پرداخت زکات؛ زیرا از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که می فرمود: زکات، پل اسلام است، پس هرکس که آن را پرداخت، از پل گذشت [و به اسلام رسید] و هرکس نپرداخت، در کنار پل ماند، و همین زکات، آتش غضب پروردگار را خاموش می کند». (حکیمی، 1380: ج 6: 342)

 

6. قناعت

در دعای روز دوازدهم ماه رمضان می خوانیم: «اللهم اسْتُرْنی فیهِ بِلِباسِ الْقُنوعِ و الْکفاف؛ خدایا مرا در این روز لباس قناعت بپوشان».

در دعای ابوحمزه ثمالی نیز آمده است: «وَ رَضِّنی مِنَ الْعَیشِ بِما قَسَمْتَ لی؛ و مرا به آنچه از عیش، قسمتم کردی، راضی بدار».

قناعت به داده های خدا و رضایت به آنچه قسمت کرده، عاملی مهم برای رسیدن فرد به آرامش قلبی است و از باور بنده به «عدالت»، «حکمت»، و «مصلحت» خداوند در تقسیم موهبت هایش میان بندگان خبر می دهد. همچنین از این نکته حکایت می کند که شخص خدا را نسبت به گنجایش های درونی خود، اندازه گیری این گنجایش و آنگاه فرستادن نعمت و موهبت بر اساس این گنجایش، عالِم تر و سزاوارتر از خود می داند.

قناعت تأثیر فراوانی در ایمنی از ورشکستگی اقتصادی و حفظ انسان از فقر و تهی دستی دارد و ضمن بازداشتن او از اسراف و هدر دادن اموال و بر اثر شکل دهی مصرف درست برای او، زمینه سازهای اصلی رسیدن وی به رفاه و توسعه اقتصادی به شمار می آید. قناعت، راه را بر بسیاری از درخواست های مالی از دیگران می بندد و از این رهگذر، یکی از عوامل حفظ آبروست. با وجود قناعت، زمینه قرض کردن ها [ی غیرضروری] و مدیون دیگران شدن نیز از بین می رود. از آنجا که همواره در آدمی و جامعه، زمینه زیاده خواهی، زر اندوزی و غفلت از امور معنوی و در پی آن، تبدیل شدن ثروت به ارزش وجود دارد، قناعت می تواند عاملی برای تعدیل ثروت و زیاده خواهی و مانعی بر سر راه تبدیل ثروت به ارزش باشد. در واقع، از جمله حکمت های توصیه های فراوان اسلام به قناعت، آن است که جامعه اسلامی از خطرهایی چون چشم و هم چشمی، حرص و زراندوزی، اسراف و تبذیر و تبدیل شدن معیار کرامت و عزت از «تقوا» به «پول» مصون بماند.

 

 

منبع: مجله اشارات

اخبار مرتبط