حمایت از کالای ایرانی در سیره ٔ علمای پیشین
۷۳ سال زندگی بدون جنس خارجی
آیتالله بافقی (رحمهالله) آن عالم برجسته که برخوردش با همسر رضاشاه در حرم حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) زبانزد خاص و عام است. در مدت ۷۳ سال عمر بابرکتش، هیچگاه از جنس خارجی استفاده نکرد و جز لباس کرباس و قدک اصفهان و یزد نپوشید. حتی عمامهاش هم کرباس بود. از ظرفهای چینی و بلور و خوراکیهای خارجی (مانند قند، شکر و نبات) نیز استفاده نمیکرد.
آیتالله بهاءالدینی (رحمهالله) از دوستان مرحوم بافقی (رحمهالله) در این زمینه مینویسد: در وطنخواهی، نظیر ایشان کمتر پیدا میشود. هرگز طرف کالاهای خارجی نمیرفت، از عمامه، قبا، پیراهن، عبا و کفش خارجی استفاده نمیکرد. در همهٔ مهمانیهایی که به اهل علم میداد، تنها از جنسهای ایرانی استفاده میکرد.
آن زمانها هنوز خیلی قند و چای در ایران تولید نمیشد و بیشتر از خارج وارد میشد. ایشان بهجای قند، میان طلبهها، خرمای جهرم پخش میکرد. بااینکه در افطاریهای خیلی مفصلش برنج و خورشت میداد، ولی هیچگاه چای نمیداد. ایشان میگفت: پول ما نباید از مملکت خارج شود و در جیب خارجیها برود. حقیقت وطنخواهی را ما در ایشان دیدیم.۱
آیتالله اراکی (رحمهالله) هم درباره زهد ایشان میفرمایند: پیش از اینکه آیتالله حائری به قم بیایند، حاج شیخ محمدتقی بافقی (رحمهالله) در قم، فردی برجسته بود؛ اول زاهد دنیا بود؛ از فرق سر تا نوک پا، همهاش کرباس بود ... در خانهاش بهجای قالی، زیلو بود و کاسهها همه گلی و قاشقهایش چوبی بود. او چنان مهر و دوستی با جماعت طلبه داشت که معروف بود طلبهها رازی را که نمیخواهند به مادرشان بگویند، به حاج شیخ محمدتقی میگویند.۲
آقای علیاصغر فقیهی، نویسندهٔ تاریخ مذهبی قم در این زمینه میگوید: منزل ایشان نزدیک منزل ما بود. من شاهد بودم ایشان اصلاً از اجناس خارجی استفاده نمیکرد. سرتاپا کرباس میپوشید. عبا، قبا و پیراهن از جنس کرباس بود. چایی ایرانی با خرما یا توت خشک میخورد. از سماور حلبی و فنجان و قوری گلی که همه ساخت قم بود، استفاده میکرد. مطلقاً از اجناس خارجی استفاده نمیکرد. خوراکش بسیار ساده بود. نان و دوغ و کشک.۳
همسر ایشان نقل میکند روزی بادبزنی به ایشان دادم که با آن خودش را باد بزند؛ اما همینکه دید پارگی بادبزن با پارچهای خارجی دوخته شده، بادبزن را کنار انداخت و گفت: این بادبزن با جنس خارجی دوخته شده است.
بر کفن غیر ایرانی، نماز میت نمیخوانیم!
نمونههای زیادی از اقدامات علما و مراجع در حفظ مواریث دینی، مقابله با شبهات اعتقادی و مناظرات مذهبی و عقیدتی سراغ داریم؛ اما اگر از نقش علمای شیعه در حفظ اقتصاد، هویت و منافع ملی کشور سخن بگوییم، قطعاً اطلاعات کمتری در این زمینه وجود دارد. در تاریخ معاصر ایران که دوره هجوم نظامی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی غرب به این است، همواره شاهد حضور زیرکانه و مؤثر علمای شیعه رویارویی با این تهاجم بودهایم. یکی از اقدامات علمای شیعه در برخورد با این تهاجمها، بهویژه هجمهٔ اقتصادی۔ دفاع و حمایت از کار، تولید و سرمایه ایرانی است.
از دورهٔ مشروطه یک سند بسیار جالب در دست است که در اواسط جمادیالاول سال ۱۳۲۴ (در آستانهٔ مهاجرت علمای تهران به قم)، مرحوم آقانجفی به همراه دوازده نفر از علمای بزرگ آن دوران، توافقی میان خودشان انجام داده و در بیانیهای مشترک اعلام میکنند که ازاینپس و در راستای کمک به تولیدات داخلی، از کالای خارجی استفاده نخواهند کرد. این توافق که در آن دوره نتایج مهمی در جامعه داشت، دارای پنج ماده بود که برخی از این مواد، عبارتاند از:
«اولاً، قبالجات و احکام شرعیه، از شنبه به بعد، روی کاغذ ایرانی بدون آهار نوشته شود. اگر بر کاغذهای دیگر نویسند، مهر ننموده ... قباله و حکمی هم که روی کاغذ دیگر نوشته بیاورند و تاریخ آن بعدازاین قرارداد باشد، امضا نمینماییم؛ حرام نیست کاغذ غیر ایرانی و کسی را مانع نمیشویم؛ [اما] ماها به این روش متعهدیم».
در آن زمان، امور مربوط به اسناد و قضاوت، دست علما بود و هنگامیکه آنها بین خودشان چنین تعهد کردند، مردم هم مجبور شدند این کار را رعایت کنند.
مادهٔ دوم، درباره کفن اموات است که اگر غیر ایرانی باشد، آنها بر آن میت، نماز نخواهند گذارد.
تعهد سوم، دربارهٔ لباس است. مینویسند:
«ملبوس [پوشاک] مردانه جدید که از این تاریخ به بعد دوخته و پوشیده میشود، قرار دادیم -مهما امکن- هرچه بدلی در ایران یافت میشود، لباس خودمان را از آن منسوخ نماییم و منسوخ غیر ایرانی را نپوشیم و احتیاط نمیکنیم و حرام نمیدانیم لباسهای غیر ایرانی را؛ اما ماها ملتزم شدهایم حتیالمقدور بعدازاین تاریخ، ملبوس خود را از منسوج ایرانی بنماییم. تابعین ماها نیز کذلک و متخلف، توقع احترام از ماها نداشته باشند. آنچه از سابق پوشیده و داریم و دوختهایم، ممنوع نیست استعمال آن».
در مادهٔ چهارم، بر ساده و مختصر برگزار کردن میهمانیها، و در تعهد پنجم، بر پرهیز از «اهل وافور» تأکید شده است.
اینها اسنادی هستند که بهروشنی نشان میدهند، علمای شیعه -بهویژه آقانجفی- در مبارزه با کالاهای خارجی خیلی جدی بودند. حال آیا صرفاً مبارزه میکردند و در مرحلهٔ اثباتی، اقدامی انجام نمیدادند؟ خیر! یقیناً دنبال تولید داخلی هم بودند. یکی از مهمترین شرکتهای اقتصادی که در این دوره شکل گرفت و در پی این بود که تولیدات ایرانی رواج گیرد و کشور از بیگانگان بینیاز شود، شرکت اسلامیه بود.
بازرگانان دیندار و دارای عرق ملی گرد هم آمدند و با حمایت جدی مرحوم آقانجفی و برادرش حاجآقا نورالله، این شرکت را بنیانگذاری کردند. کار این شرکت، چندان رونق گرفت که نهتنها شعبههایی در داخل کشور، بلکه در خارج از کشور نیز ایجاد کردند. اسناد متعددی در این زمینه وجود دارد که در کتاب «حکم نافذ آقانجفی» و بهویژه در کتاب «اندیشهٔ سیاسی و تاریخ نهضت حاجآقا نورالله اصفهانی» آمده است.
پینوشتها:
1. سیری در آفاق، ص ۲۶۵.
۲. مفاخر بافق، ص ۵۰.
۳. مجله کوثر، شماره ۱۶، ص ۷۹.
منبع: ماهنامه خانه خوبان