تربیت نوجوان عاقل
نوجوانی، بخش پرتلاطم زندگی است. تغییرات زیستی و روانی فراوانی که در سرتاسر دوره نوجوانی رخ میدهد، بر جسم و روح نوجوان نیز اثرات فراوانی بر جای میگذارد، یکی از مهمترین مؤلفههای رشدی در دوره نوجوانی، رشد شناختی است. از نگاه دین، نوجوان در این مرحله، آمادگی بسیار بالایی در راستای درک مفاهیم، یادگیری، پذیرش و عمل به آموختهها دارد. امیر مؤمنان، علی (علیهالسلام) در نامه بسیار ارزشمند خود به امام حسن مجتبی (علیهالسلام) میفرمایند: «همانا قلب نوجوان چنان زمین کاشته نشده، آماده پذیرش هر بذری است که در آن پاشیده شود».۱
اهمیت پرورش تفکر عقلانی در نوجوان تا حدی است که میتوان ادعا نمود با استفاده از چنین رویکردی، او میآموزد تا از تمامی سختیها، مشکلات و موانع زندگی، بهسلامت عبور نماید؛ چراکه تفکر در انسان بهمنزله چراغی است که در تاریکیهای بیانتهای جهل و نادانی، او را بهسوی روشناییها هدایت و از افتادن به درههای وحشتناک هوا و هوس، حفظ میکند. به همین جهت در روایات مختلف، معصومان (علیهمالسلام) مردم را به تفکر، بهویژه تفکر در مسائل دینی و اعمال و رفتار خود دعوت کرده و تفکر انسان را مانع گرفتاری و گمراهی او معرفی نمودهاند.۲ امام علی (علیهالسلام) در حدیثی فرمودهاند: «تو را به تفکر سفارش میکنم که از گمراهی به هدایت رهنمون میشود و اعمال را اصلاح میکند».۳
چگونه نوجوان عاقل تربیت کنیم؟
۱. بهرهگیری از نقش الگویی والدین
والدینی که عقل را همواره چراغ راه خویش قرار داده و فرزندان خود را نیز با این موهبت الهی مدیریت و ساماندهی مینمایند، علاوه بر اینکه به فرزندان خویش نحوه مدیریت خود و زندگی را بهطور غیرمستقیم، در سایه عقلانیت، میآموزند، همواره از وجاهت و شأنیت قابلاحترامی نیز در میان ایشان برخوردارند؛ چراکه فرزندان همواره، نتیجه دلچسب تفکر صحیح و منطقی را در زندگی بهطور ملموس دیده و در قلب خود، والدین خویش را تحسین نمودهاند.
بنابراین والدین عاقل و فهیم، یکی از بزرگترین و مؤثرترین عوامل در تربیت عقلانی فرزندان بهحساب میآیند.
۲. مشورت با نوجوان و احترام به شخصیت او
مشورت با افراد آگاه، باتجربه و مورداطمینان، نهتنها موردپذیرش عقل سلیم انسانها است، بلکه دین اسلام نیز همواره به آن توصیه کرده و انسانها را از فواید آن مطلع نموده است. قرآن کریم در جایی نشانه مؤمنان را مشورت با یکدیگر میداند؛ آنجا که میفرماید: «و مؤمنان کارهایشان بهصورت مشورت در میان آنهاست»؛۴ و در جایی دیگر خطاب به پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) میفرماید:
«و در کارها، با آنان مشورت کن، اما هنگامیکه تصمیم گرفتی، بر خدا توکل کن؛ زیرا خداوند توکلکنندگان را دوست دارد».۵
از دیدگاه روانشناسی، مشورت با نوجوان نهتنها به دلیل رسیدن او به سطح تفکر انتزاعی و در همان راستا، قدرت تحلیل مسائل، امکانپذیر است، بلکه به افزایش عزتنفس و اعتمادبهنفس نوجوان نیز منتهی میشود.
مطالعهٔ متون دینی نیز بیان میدارد که در بسیاری از امور، نوجوانان مشاوران خوبی برای والدین خویش هستند. پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) در سخن گران بهایی میفرمایند: «فرزند تا هفتسالگی سرور است و در هفت سال دوم، بنده و در هفت سال سوم، وزیر خانواده».۶
معنای وزارت که بهنوعی به همراهی نوجوان با خانواده و نقش پشتیبانی او اشاره میکند، حاکی از این حقیقت است که والدین میتوانند از نوجوان در امور مختلف، مشورت خواسته و از نظرات و راهحلهای او استفاده نمایند؛ بنابراین والدین باید آنها را برای برخورداری از این سمت، آماده نموده، به آنها میدان داده و در این راستا برنامهریزی نمایند.
در سیرهای از امام حسن مجتبی (علیهالسلام) نیز میخوانیم: روزی مردی بهعنوان خواستگار به منزل آن حضرت آمد، امام حسن (علیهالسلام) به او فرمودند: «ما قومی هستیم که بدون نظرخواهی و مشورت با دختران، آنان را شوهر نمیدهیم».۷
بنابراین ضمن تأیید و پذیرش اصل مشورت با نوجوانان در آموزههای دینی، والدین میتوانند مشورت با نوجوان را از مسائل سادهتر یا مشکلاتی که حل آنها نیاز به دانش و تجربه فراوانی نداشته یا در خصوص خود نوجوان است، شروع کنند.
۳. کمک به نوجوان در تصمیمگیری
علیرغم توانمندی نسبی نوجوان در تفکر انتزاعی و منطقی، عدم شناخت کامل و عمیق نوجوان نسبت به مسائل مختلف، ایدئال نگری و سطحینگری او در پارهای از مسائل شناختی، سبب میشود که او همواره به حمایت شناختی والدین خویش نیازمند باشد. حمایت شناختی والدین که بهصورت راهنماییهای دلسوزانه و همیشگی، به نوجوان در تصمیمگیری برای امور مختلف، کمک میکند، به معنی دخالت بیشازحد آنان در امور مربوط به نوجوان و تصمیمات شخصی او نیست؛ بلکه نقش والدین در بستر تصمیمگیریهای نوجوان، راهنمایی و یاری او در انتخاب تصمیمات صحیح است.
بنابراین شایسته است که ارتباط و تعامل والدین با نوجوان، بیان مقدمات، نتایج، تحلیل و تفسیر گزارهها بهگونهای باشد که نهایتاً خود نوجوان، تصمیم صحیح و نهایی را به دست آورده و آن را برگزیند. در این صورت، هم تصمیم درست و مطلوب انتخابشده و هم به روحیهٔ استقلالطلبی نوجوان توجه کافی شده است. این امر نیز بهنوبه خود زمینه آگاهی و توانمندی نوجوان و مراجعه به والدین، جهت همکاری و مشاوره در تصمیمگیریهای بعدی را فراهم میآورد.
۴. ایجاد فضا برای تبادل آرا و صحبت منطقی
نوجوان، در بسیاری مواقع، به دنبال فضایی است که اطلاعات خود را در اختیار دیگران قرار داده و از اطلاعات آنها بهرهمند شود. درصورتیکه محیط خانواده، محیطی گفتوگومحور، منطقی و عقلانی بوده، طرز تفکر، اعمال و رفتار والدین و سایر اعضای خانواده، بر پایه تفکر صحیح و منطقی صورت پذیرد و اشتباهات افراد نیز در همان فضا و بهصورت منطقی به وی گوشزد گشته و اصلاح شود، نوجوان میآموزد که همواره باید بر مدار منطق و تفکر، صحبت و نهایتاً عمل نماید.
درصورتیکه والدین، صبورانه و با احساس رضایت و خشنودی کامل به صحبتهای نوجوان خود گوش دهند و بهگونهای بسیار منطقی و آرام، با او در صحبتها مشای نمایند، نوجوان احساس میکند که والدین، او صحبتها و نقطه نظراتش خشنود هستند؛ بنابراین هر زمان که بخواهد، میتواند در مورد مسائل مختلف، با این بهراحتی گفتوگو کند. در چنین شرایط گفتوگومحور همه افراد خانواده، اجازه فکر کردن، صحبت کردن و اظهارنظر در امور مختلف را داشته و هرگز از بیان نظرات خود حتی درصورتیکه اشتباه باشد، شرمنده نمیشوند؛ چراکه والدین و دیگران با استقبال به سخنان آنان گوش داده و در صورت نقص، عدمجامعیت و یا اشکال و اشتباه، آن را به نحو شایستهای اصلاح مینمایند. امام علی (علیهالسلام) در توصیهای به والدین و سایرین، در ارتباط با نوجوانان میفرمایند:
«جوانان را به مباحثه و مناظره و میانسالان را به اندیشیدن و پیران را به سکوت فرمان دهید».۸
۵. پاسخ صحیح به سؤالات و شبهات نوجوان
از مزایای خانواده گفتوگومحور، صحبت آزادانه اعضای خانواده، بهویژه فرزندان، در مورد دغدغههای ذهنی و سؤالات خود در زمینههای گوناگون با یکدیگر و بهویژه با والدین است؛ چراکه آنها یقین دارند در فضای خانواده، سؤال آنها محترم شمرده شده و به آن پاسخ داده میشود. در دوران نوجوانی که سؤالات گوناگون و شبهات اعتقادی فراوانی به ذهن نوجوان هجوم میآورد، اهمیت پاسخگویی صحیح و کارآمد به این سؤالات و دغدغهها، دوچندان میگردد؛ چراکه در بسیاری مواقع، نوجوان با توجه به پاسخی که از سوی والدین دریافت میکند، نظام اعتقادی و اندیشههای مذهبی خود را بازسازی مینماید. پس بر والدین لازم است که به طرز شایستهای با آغوش باز و در نهایت محبت و آرامش، سؤال نوجوان خود را شنیده و درصدد پاسخگویی صحیح به آن برآیند.
برای این منظور، والدین ابتدا باید درک صحیحی از سؤالات نوجوان داشته باشند؛ گاهی نوجوان، به دلیل عدم آگاهی از گسترهٔ موضوع موردبحث، خجالت و...، سؤال را بهدرستی مطرح ننموده و یا تنها یک بُعد سؤال را مطرح مینماید. به همین دلیل، لازم است که والدین، با همت سؤالهای بهجا از نوجوان، موضوع موردبحث را بهروشنی از تو مشخص نمایند. پس از مشخص شدن محدوده و موضوع سؤال، بهتر است والدین، به بیان سابقه و پیشینه سؤال بپردازند. هدف از بیان پیشینه، این است که نوجوان دریابید این سؤال، تنها سؤال او نیست، بلکه سؤال دیگران نیز بوده و هست. در این صورت، احساس آرامش بیشتری مینماید. در ادامه، والدین باید از مفهوم و موضوع سؤال نوجوان، یک «زبان مشترک» بین خود و او پیدا کنند. وجود زبان مشترک، سبب میشود تا بین والدین و نوجوان، یک اتفاقنظر خاص، پیرامون مسئله یا موضوعی خاص به وجود آید. این امر، برقراری ارتباط و فهم افکار و عقاید دو طرف را آسانتر مینماید. درصورتیکه پاسخ به سؤال نوجوان، نیازمند مطالعه عمیق و جدی باشد، پسندیده است که والدین، برای مراجعه به منابع، در جهت پاسخ مستدل، منطقی و قابلقبول، از او فرصت بخواهند. نوجوانان، اغلب این مسئله را میپذیرند و از اینکه والدین برای آنها وقت میگذارند و برای پاسخگویی به سؤالات آنها، به مطالعه میپردازند، احساس خرسندی و شادمانی میکنند.
گاهی نیز والدین میتوانند نوجوان را به برخی منابع مفید و متناسب با سطح درک و فهم وی، ارجاع دهند، از او بخواهند یافتههای خود را برای آنان شرح دهد و با ترکیب اطلاعات خود با یافتههای نوجوان، دادههای او را تکمیل کنند.
۶. تبلیغ و تشویق روحیهٔ مطالعه و کتابخوانی
والدینی که همواره به دنبال فرصتی برای آموختن و مطالعه هستند و بهمنظور به دست آوردن چنین شرایطی، زمان خود را مدیریت کرده و انواع کتابها و مجلات را تهیه و استفاده مینمایند، بهطور غیرمستقیم، فرهنگ مطالعه و کتابخوانی را نیز در خانواده گسترش میدهند.
والدینی که در تهیهٔ هدیه برای افراد مختلف و همچنین اعضای خانواده، گزینهٔ کتاب و محصولات فرهنگی را نیز در دستور کار خود قرار میدهند، پیام اهمیت کتاب و کتابخوانی را به فرزندان خود منتقل میکنند.
همچنین مراجعهٔ والدین به منابع علمی و یا درخواست آنان از نوجوان جهت مراجعه به این منابع، در راستای پاسخ به سؤالات نوجوان، سبب ترویج روحیهٔ مطالعه و کتابخوانی، میان اعضای خانواده نیز میشود. این امر، علاوه بر کمک به نوجوان در یافتن پاسخ صحیح به سؤالات خویش، او را با دانش و علوم موردنیاز وی آشنا ساخته، افق دید او را گسترش داده و عطش آگاهی وی را نیز سیراب مینماید.
۷. فرصت دادن به نوجوان برای تفکر و خلوتگزینی
همزمان با پیشرفت نوجوان در حیطهٔ مسائل شناختی و بالا رفتن سطح تفکر در او، نیاز به خلوتگزینی نیز در وی بیدار گشته و نوجوان را دائماً به دنبال محیطی آرام و بدون سروصدا میکشاند تا در آن، ساعتها به اموری که ذهن او را به خود مشغول کرده است، فکر نماید.
در برخی مواقع، نوجوان بعد از صحبت با والدین و نتیجهگیری با تصمیمگیری در مورد موضوعی خاص، با خود خلوت میکند تا به آنچه گذشت و در مورد آنچه در موردش گفتوگو شد با نتیجهای که حاصل شد، اندیشه نماید. ضمن اینکه او در بسیاری مواقع به چنین خلوتی برای مطالعهٔ کتابها و مجلات موردعلاقهاش نیازمند است و میخواهد که آنها را با تمرکز کافی بخواند و از مطالعهٔ آنها لذت ببرد؛ بنابراین شایسته است که والدین در این زمینه، نوجوان خود را همراهی نموده و ضمن نظارت غیرمستقیم، مکانهای مناسب و فرصتهای کافی را در اختیار او قرار داده، به خلوت او احترام گذاشته و آن را برهم نزنند.
پینوشتها:
۱. نهجالبلاغه، نامه ۳۱.
۲. تربیت اخلاقی، محمد داوودی، ص ۱۳۳.
۳. غررالحکم، ص ۲۹۴.
۴. شوری، ۳۸.
۵. آلعمران، ۱۵۹.
۶. مکارم الاخلاق، ص ۲۲۲.
منبع: ماهنامه خانه خوبان