آیه مشهوری در انجیل یوحنا وجود دارد که گویا از دست تحریف تحریفگران اندکی مصون مانده است. معنی آیه این است:
من از پدر خواهم خواست و او پرکلیتوس دیگری به شما خواهد داد که تا ابد با شما میماند.
مقدمتا این نکته را یادآور میشوم که بحث درباره مفهوم حقیقی لفظ (پاراقلیط) در زبان سریانی ازجمله مباحث اتیمولوژیکی است که از قرنها پیش موردبحث دانشمندان مسلمان و مسیحی بوده است. در این میان غالب اندیشهوران مسیحی این لفظ را به معنی (تسلیدهنده) (در زبان عربی معزی) گرفته و آن را بر (روحالقدس) منطبق دانستهاند. ازجمله این دانشوران یکی کشیش فندر آلمانی است که این رأی را در کتاب میزان الحق بیان داشته است. دانشمندان مسلمان و برخی نویسندگان مسیحی، همچون نویسندگان دایرةالمعارف بزرگ فرانسه (ج 23، ص 4147) و یا فخرالاسلام، مؤلف قبلاً مسیحی کتاب انیس الاعلام، این لفظ را شکل تحریفشده (پرکلیتوس) یونانی میدانند که به معنی بسیار ستوده یا همان (محمد) است.
استاد ارجمند حسن مصطفوی در کتاب مستطاب خود التحقیق فی کلمات القرآن الکریم ذیل ماده (ح، م. د) مینگارند:
یقال ان اصل هذه الکلمه بالیونانی - پرکلیت - و معناه الاحمد (پسندیده)، ثم حرف بکلمه پرکلیت، و معناه المعزی.
گفته میشود که (اصل این کلمه در زبان یونانی پرکلیت (به کسرپ و ر) و معنایان (احمد)؛ یعنی پسندیده است، سپس این واژه به کلمه پرکلیت (به فتح پ و ر) تغییر شکل داده شده، که این دومی به معنی (معزی)؛ یعنی تسلی دهنده است.
بههرحال کم نیستند اندیشمندان از جهان اسلام و مسیحیت که به تحریف لفظ پاراکلیت از پرکلیت و انطباق این دومی بر لفظ (محمد) یا (احمد) اذعان دارند. و این در حالی است که مستر هاکس آمریکایی - در قاموس کتاب مقدس - و سایرین در قاموس عبری - عربی لقوجمان، آن را به معنی تسلیدهنده، ارامش بخش و یا حتی وکیل مدافع و مدعیالعموم گرفتهاند؛ یعنی همان ترجمهای که در اناجیل مترجم به زبان فارسی و عربی انعکاس یافته و مستند بحث اندیشهوران داخلی نیز قرارگرفته است.
آنچه در این میان قابلتأمل است اینکه نسخه عبری انجیل، علزعویر، که منبع مورد اعتمادان برای ترجمه، نسخه یونانی انتشاریافته در سال 1624 م. است، در عوض استفاده از لفظ پاراقلیط (که به معنی تسلیدهنده است) از لفظ پارقلیط (یعنی محمد یا احمد) بهره جسته است. بنا بر آنچه گفتیم، گذشته از راقم این سطور، هستند کسانی که موعود یادشده را محمد نام میگذارند. به تعبیر سادهتر نام این موعود را - نهفقط کردار و سرشت و گونه رفتاری او را - (محمد) یا (احمد) میدانند. آیه ششم از سوره مبارکه صف از قرآن آسمانی هم شاهد صادقی بر این مدعاست، آنجا که از آمدن نام محمد، نبی مکرم اسلام در انجیل نامحرف سخن میگوید و آمدن او را در پسر عیسی (علیهالسلام) ازجمله پیشگوییهای مسیح محسوب میدارد.
در سالهای گذشته انتشار پیراسته متن انجیل موسوم به بارنابا که نام پیامبر بهصراحت در آن آمده و حتی تقدم دهریان حضرت نسبت به آدم (علیهالسلام) را بهگونهای زیبا مورد تأیید قرار داده است، توجه بسیاری از محافل علمی را برانگیخته و در این آشفتهبازار فرهنگی، دعوت منصفان به مطالعه آن، پرده از بسیاری کژرویها برمیدارد. من در این گفتار قصد معرفی یا نقد این مجموعه زیبا را ندارم، اگرچه برای نمایش نحوه یاد کرد نبی مکرم اسلام در این انجیل مظلوم و متروک، نقل تنها دو آیه از آن را مناسب و ضروری میدانم و آن دو آیه اینها هستند:
14 پس چون آدم برخاست بر قدمهای خود در هوا نوشته [ای] دید که مثل آفتاب میدرخشد که نص عین او: لا اله الا الله محمد رسولالله بود. 15 پس آن وقت آدم دهان خود بگشود و گفت شکر میکنم ترا! ای پروردگار خدای من؛ زیرا که تو تفضل نمودی پس آفریدی مرا. 16 ولیکن زاری میکنم بهسوی تو اینکه مرا آگاه سازی که معنای این کلمات (محمد رسول الله) چیست؟ 17 پس خدا جواب داد مرحبا به توای بنده من آدم و بهدرستی که میگویم به تو که تو اول انسانی که آفریدهام او را و آنکه تو دیدی او را جز این نیست که او پسر توست آنکه زود است بیاید به جهان بعدازاین به سالهای فراوان. 20 و او زود است بشود فرستاده من آنکه از برای او آفریدم همهچیز را. 21 آنکه زود است نور بخشد جهان را. 22 آنکه روان او نهاده شده بود در جهان آسمانی شصت هزار سال پیش از آنکه بیافرینم چیزی را. (1)
و همچنین آیهای دیگر:
15 نام مسیا عجیب است؛ زیرا که خدا وقتی روان او را آفرید و در ملکوت اعلی او را گذاشت خود او را نام نهاد. 16 خدا فرمود: صبر کن ای محمد! زیرا که برای تو میخواهم خلق کنم بهشت و جهان و بسیاری از خلایق را که میبخشم آنها را به تو حتی اینکه هر که ترا مبارک میشمارد مبارک میشود و هر که تو را لعنت کند ملعون میشود. وقتی تو را بهسوی جهان میفرستم پیغمبر خود قرار میدهم به جهت خلاصی و کلمه تو صادق میشود... (2)
به سخن اصلی خود بازگردیم. گفتیم که پرکلیت موعود اناجیل موجود همان محمد موعود انجیل متروک بارناباست. و گفتیم که این حقیقتی است که بسیاری از زبانشناسان معاصر هم به آن اذعان دارند. اینک این نکته را به آن گفته میافزاییم که به قراینی در برخی از آیات از دستخوش تحریف مصون مانده اناجیل موجود، مشخصاً آیه شانزدهم فصل چهاردهم از انجیل سنت جان یا یوحنا، مقصود از پرکلیت موعود، نه شخص رسول گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآله) که موعود دیگری است که نام او نیز (محمد) و دامنه وجود و فرمانروایی او در دنیای خاکی تا ابد گسترده است. به عبارتی در اناجیل موجود از دو پرکلیت سخن گفتهشده، یکی پیامبر و یکی امام عصر (علیهالسلام).
همه بزرگوارانی که به این نکته توجه نداشتهاند، در تطبیق خصوصیات این موعود خاص، با ویژگیهای شخص رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآله) دچار تکلف شدهاند. چه فیالمثل در پیشگویی مسیح (علیهالسلام) آمده است:
من از پدر خواهم خواست و او پاراقلیطی (در اصل پرقلیطی) دیگر به شما خواهد داد که تا ابد با شما خواهد بود.
همه انانکه - با اذعان به انطباق لفظ پارقلیط بر نام محمد - موعود یادشده را شخص نبی مکرم اسلام میدانند، دوام دین و خاتمیت شریعتان بزرگوار را ابدی دانستهاند. درحالیکه با پذیرش انطباق موعود موردنظر بر حضرت بقیهالله الاعظم، روحی فداه، ابهام این جمله رفع خواهد شد. یا در ادامه میفرماید:
یعنی روح راستی که جهان نمیتواند او را بپذیرد؛ چراکه او را نمیبیند و نمیشناسد.
قائلین به انطباق این موعود خاص انجیل یوحنا بر نبی مکرم اسلام، علو رتبه و شخصیت بلند و والای پیامبر را مانع از شناختن ایشان دانستهاند، درحالیکه سخن عیسی (علیهالسلام) به وضوح به غیبت طولانی حضرت حجت اشاره دارد. یا در آیه هفتم همین باب میفرماید:
او مرا جلال خواهد داد.
یا در همان آیه به برقراری عدالت اجباری از سوی این موعودان هم در سراسر جهان تصریح شده است. چنانکه میبینیم این بشارات همگی با ویژگیهای حضرت بقیهالله الاعظم، روحی و ارواح العالمین له الفداء، انطباق دارند، یا لااقل قابلیت انطباق آنها بر این مورد از مدعای دیگران بیشتر است. به علاوه پارهای از متفکران شیعی مانند کاشانی و حیدر آملی - البته با استدلالی تقریباً متفاوت - بر صدق این مدعا پافشاری کردهاند.
اینک فرض را بر این میگذاریم که خواننده محترمی، این بشارت خاص را با موعود ما شیعیان یکی نداند. در این حالت هم، راه وحدت ما و مسیحیان بسته نیست. امروزه بسیاری از ایستگاههای رادیوتلویزیونی و دهها مجله رایگان همچون پلین تروث، یوث، دسی ژن و امثال آن به تبلیغ دین مسیحیت مشغولاند. علاوه بر فعالیتهای تبشیری مربوط به پروتستانهای آمریکایی که سایقه حاکم بر آنان تمایلات شبه صهیونیستی است، واتیکان نیز از طریق اعمالنفوذ حتی سیاسی در برخی کشورها همچون لهستان، به اهداف مهمی دستیافته است. ایستگاههای رادیویی مربوط به صدای انجیل و Voiceofhope، در ساعات مختلف روز به زبانهای عربی و فارسی به پخش برنامه مشغولاند و حتی با ارسال نوارهای مذهبی، استفاده از قالب موسیقی سنتی و پاپ ایرانی و خوانندههای زن فارسی زبان! از هاله لویا و مسیح (علیهالسلام) سخن میگویند. تقدیم رایگان دستگاههای سبز رنگ! پخش صوت مجهز به آرمیچر و بینیاز به برق و باطری برای میسیونرهای مذهبی شاغل به کار در ایران ازجمله فعالیتهای دیگر این مبلغان است.
از سوی دیگر و چنانکه در مقالهای از دکتر عبدالکریم زبیدی، اندیشهور معاصر عرب آمده است: (3)
مؤسسات دینی [ایالات متحده] به همراه رسانههای دیداری و شنیداری این دولتها از سالهای دهه هشتاد میلادی، مردم خود را به ایمان جمعی به وقوع حادثهای بزرگ در سرزمین شام که به نیروی هستهای خواهد انجامید توجه دادهاند. این مؤسسات پیوسته مردم خود را به ایمان به این نکته فرامیخوانند که بهزودی لشگری از دشمنان مسیح که بدنه اصلیان از میلیونها نظامی تشکیل یافته، از عراق حرکت میکند و پس از گذشتن از رود فرات - که در آن زمان به خشکی گراییده است - بهسوی قدس رهسپار میشود. اما نیروهای مؤمن به مسیح راه این لشگر را سد کرده و همگی در (آرماگدون) با یکدیگر برخورد خواهند کرد و در این مکان است که درگیری اتفاق خواهد افتاد. صخرهها ذوب میشوند... دیوارها بر زمین فرو میغلتند... پوست تن انسانها درحالیکه ایستادهاند ذوب شده و میلیونها نفر از بین میروند.
دکتر زبیدی سپس مینویسد:
یک بررسی انجامگرفته از سوی موسسه (نلسن) که در اکتبر سال 1985 م. به نشر رسیده است؛ نشان میدهد که در حال حاضر 61 میلیون آمریکایی به انتظار واقعه آرماگدون گوش خواباندهاند و این در حالی است که ذکر مؤسسات دینی و ایستگاههای رادیوتلویزیونی که به این مهم پرداختهاند؛ در این مجال کوتاه میسر نیست.
زبیدی ادامه میدهد:
مؤسسات دینی آمریکایی این نکته را روشن ساختهاند که سپاهی که از عراق بهسوی قدس رهسپار خواهد شد، بنا به پیشگویی حزقیال (فصل 38 و 39) از نظامیانی از عراق، ایران، لیبی، سودان، قفقاز در جنوب روسیه تشکیل میشوند. دانستن این موضوع ما را در تحلیل سیاست خارجی دولتهای آمریکایی و اروپایی درباره مردم کشورهای یادشده مدد میدهد. مدارس انجیلی در امریکا بر پایه این تحلیل که واقعه آرماگدون تنها حادثهای است که بازگشت دوباره مسیح را به زمین ممکن میسازد... و این واقعهای بسیار نزدیک است به تبلیغ این دیدگاه پرداختهاند. (4)
علاوه بر آنچه گفته شد، پیجویی طرحهایی همچون (جنگ ستارگان) - انهدام موشکهای بالستیک توسط سیستم ضد موشک جهت حفظ فضای ایالاتمتحده از حملات احتمالی بیگانگان - و همچنین طرح ایجاد معبد سلیمان پس از تخریب مسجدالاقصی از توجه تام غربیها به این مسئله خبر میدهد. چنانکه سازندگان فیلم مشهوری که درباره (میشل نوستراداموس) ساخته شد، با نمایش مستقیم مرکز فرماندهی مهدی منتظر (علیهالسلام) در خاک شبهجزیره عربستان و استفاده آن حضرت از بهاصطلاح سلاحهای اتمی آسیای میانه بر ضد پایتختهای غربی مانند پاریس و نیویورک سعی در القای همین سناریو داشتهاند.
نکته دردآور همه این تحلیلها، تلاش مذبوحانه قدرتمندان غربی و تندروان یهودی و مسیحی در ضد مسیح یا آنتی کریست نشان دادن مسلمانان اصولگرا و از آن میان شیعیان است. چنانکه در همه تحلیلهای یادشده بر نوادگی این ضد مسیح موعود شیعیان برای حضرت اسماعیل (علیهالسلام) و انطباقان بر (پادشاه وحشت) یادشده از سوی نوستراداموس، تاکید شده است. حال باید دید که آیا این تحلیل بر پایه های حقیقی بنا گرفته یا مسیحیان تندرو دراینباره هم، همچون دیدگاهشان درباره الوهیت مسیح (علیهالسلام)، ره به غلو بردهاند؟
ما مسلمانان و بهویژه ما شیعیان به مسیح (علیهالسلام)، عشق میورزیم و آن رسول گرامی را کلمهای از جانب خدا و پیامبر صلح و دوستی و محبت میدانیم. آن وجود گرانقدری که از دامان پاک مریم عذرا (سلاماللهعلیها)، به جامعه بشری تقدیم شد، تا ایشان را به توصیه خدا و صراط مستقیم او فرابخواند و سلام و درود بیپایان الهی را به گاه میلاد و مرگ با خود به همراه برد. اضافه بر این، مادر گرامی امام غایب ما، حضرت نرجس - ملیکا (سلاماللهعلیها) - از نوادگان نیکسیرت وصی و حواری برجسته عیسی مسیح (علیهالسلام)، حضرت شمعون (علیهالسلام) است که خواستگاری او بهگونهای معجزهآسا از سوی روح پاک پیامبر گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآله) و پسر عم بزرگواران گرامی، وجود مقدس مولانا امیرالمؤمنین علیبنابیطالب (علیهالسلام) و در محضر بزرگ بانوی دوجهان زهرای اطهر (سلاماللهعلیها) و همچنین عذرای بتول حضرت مریم (سلاماللهعلیها) صورت گرفته است. آن زمان که کاخ آراسته سزار روم به لرزشی مهیب درهم ریخت، تا بساط عروسیان بانو با شاهزاده رومی درهمپیچیده شود و در پی شبان و روزانی پر تک و تاب، رؤیای صادقه ملیکا پاک (سلاماللهعلیها)، وصلت فرخنده او را فرسنگها دور از آن دیار با شهسوار عرب و میراث دار حکمت و عصمت و امامت، امامنا الحکیم، ابو محمد، حسنبنعلی العسکری (علیهالسلام) نوید بخشد. (5)
از سوی دیگر قرآن آسمانی ما، این قول داود (علیهالسلام) را در مزمور 96 از مزامیر تصدیق کرده است یعنی آنجا که میفرماید:
صالحان وارثان زمین خواهند بود و در آن تا ابد ساکن شده، عاقبت اشرار نابود خواهند شد. (6)
در همین باره از پیامبر گرامی اسلام و در ذیل آیه دیگری از کلام الله؛ یعنی آیه یکصد و پنجاه و نهم از سوره مبارکه انبیاء نقل است که فرمود:
زودا که پسر مریم در میانتان بهعنوان حاکمی عادل فرود آید و دجال را بکشد و خوک را از میان ببرد و صلیب را بشکند و جزیه وضع کرده مال بگیرد و تنها خداوند پروردگار جهانیان را سجده کند. (7)
و یا میفرماید:
سوگند به خدایی که مرا بهحق به پیامبری مبعوث کرد، اگر از عمر دنیا جز یک روز باقی نمانده باشد، خداوندان روز را آن اندازه طولانی خواهد کرد که فرزندم مهدی (علیهالسلام)، قیام کند. آنگاه روح الله - عیسیبنمریم (علیهالسلام) - فرود آید و پشت سر او نماز بگذارد. و زمین به نور او روشنی یافته دامنه فرمانرواییاش خاور و باختر همه را فرابگیرد. (8)
و هم در تفسیر قمی، به اسناد خود از امام باقر (علیهالسلام) نقل میکند که فرمود:
عیسی (علیهالسلام)، پیش از رستاخیز به دنیا فرود میآید و هیچ ملتی از یهود و جزان نمیمانند مگر پیش از مرگ او به او ایمان میآورند و او به امامت مهدی (علیهالسلام) نماز خواهد خواند. (9)
همانطور که گفتیم این روایات درواقع تفسیر آیه یکصد و پنجاه و نهم از سوره مبارکه انبیاء هستند که میفرماید:
و ان من اهل الکتاب الا لیومنن قبل موته
هیچیک از اهل کتاب باقی نمیماند، مگر پیش از مرگ عیسی به او ایمان میآورد. (10)
بههرحال، ما و مسیحیان در مسئله ظهور حضرت مسیح (علیهالسلام) با یکدیگر اختلافی نداریم و اگر اختلافی هست از شنایت گروهی تندرو ناشی میشود که از این احساسات پاک سوءاستفاده سیاسی میکنند که در این خصوص، بهویژه راستگرایان افراطی مسیحی در ایالاتمتحده و متحدان یهودی آنان در سراسر جهان در القای این تعبیر شوم مؤثرند.
اگر ما و مسیحیان در انتظار جهانی عاری از خشونت و ظلم و بیداد به سر میبریم، چرا میباید محور اصلی گفتگوهای بین ادیان را در نقطهای دیگر غیر از این موضوع مهم متمرکز کنیم؟
هرساله عدهای از نمایندگان علمی کشور ما در کنفرانسهای منطقهای و جهانی منادی گفتوگو و وحدت شرکت میکنند؛ طرح گفتوگوی بین تمدنها چندی است که بهعنوان آلترناتیوی مناسب برای تئوری هانتیگتون مطرح شده است (اگرچه در یک نگاه دقیقتر چهبسا بتوان آن را زیرمجموعهای از همان تئوری دانست)؛ در این محافل شرکتکنندگان از همه دردهای ملموس بشری همچون گسترش فقر و بیسوادی، عدم تعادل موقعیت دفاعی و سلاحهای کشتار جمعی از عدالت و آزادی، حفظ محیطزیست و ده ها امثال آن سخن میگویند، بیآنکه در این مجالس کوچکترین اشارهای به فقدان رهبری معصوم، لزومان به عنوان تنها عامل قطعی رفع بحران و یا دیدگاههای مشترک همه ادیان درباره یوم موعود صورت گیرد. بلکه شاید بتوان ادعا کرد در این نشست ها همه تلاشها برای ایجاد حکومت جهانی یهود صورت میپذیرد! بیآنکه کوششی برای تشکیل حکومتی جهانی که همه جهانیان در آن از حقوق یکسان برخوردار باشند انجام بگیرد. در واقع این همه ابی است که به آسیای دشمنی ریخته میشود (که خود و فرهنگ تحریفشده خویش را نژاد و فرهنگ برتر معرفی کرده و همه انسانهای دیگر را بهتصریح پروتکلهای حکمای صهیون - حیوان دستآموز خود میخواهد. هرگونه انفعالی از این سو، مستلزم صدها عقبنشینی تا لب این مرز است.) من این کلام را با نقل سخنی از انجیل سنت مارک (مرقس) باب 13، آیه 32 به پایان میبرم:
بیدارباشید؛ زیرا نمیدانید که در چه وقت صاحبخانه میآید... مبادا ناگهان آمده شما را خفته یابد. (11)
پینوشتها:
1. از فصل 39.
2. از فصل 97.
3. ترجمه از متن مترجم از سوی استاد سردار کابلی (کرمانشاه، 1345) برگرفته شده. اخیراً از یکی از دوستان شنیدم که گروهی از محققان تنظیم و تنقیح و سپس نشر نسخهای تازه و منقح از این انجیل را در دستور کار خود دارند. برای اگاهی از تاریخچه این انجیل و نحوه برخورد مسیحیان با آن رجوع به دایرةالمعارف پطرس بستانی و مقدمه برگردان استاد سردار کابلی مفید فایده خواهد بود.
4. ترجمه مشروح این مقاله در شماره دوازدهم ماهنامه موعود از سوی راقم این سطور به نشر رسیده است.
5. در حال حاضر فرقههای مختلف مسیحی در اطراف کوه زیتا (طور زیتا یا سیتا یا زیتون، در مجاورت رأس عین و پل خابور، محلی که عروج عیسی به آسمان بنا به اعتقاد مسیحیان از آن مکان صورت گرفته است) اجتماع کرده و وقوع این وقایع را انتظار میکشند. نقطه قابلتأمل در این میان لزوم تفکیک اعتقادات افراد پاکنهاد مسیحی دراینباره با باور تندروان راستگرای مسیحی است. علاوه براین، شبکههای رادیویی خاصی همچون شبکه انگلیسی زبان یونیورسیتی نت ورک و سایت کامپیوتری آرماگدون به ارائه خدمات اطلاعرسانی دراینباره مشغولاند. برای اگاهی بیشتر ن. ک هال سل، گریس، تدارک جنگ بزرگ براساس پیشگوییهای انبیای بنیاسرائیل، ترجمه خسرو اسدی، انتشارات رسا، چاپ اول، تهران، 1377).
6. مرحوم صدوق رحمهالله این داستان را در کتاب شریف کمالالدین و اتمام النعمه نقل فرموده و خواهر ارجمندم سرکار خانم پریوش دانش نیا ان را در قالب حکایتی خواندنی در پیش شماره دوم موعود بازنویسی کردهاند. همچنین استاد گرامی حضرت حجتالاسلام دینپرور نیز همین داستان را در قالب حکایتی دیگر در کتاب جوانپسند جهانگشای عادل آورده، مرحوم دکتر ناظر زاده کرمانی نسخهای دیگر از آن را در کتاب گل نرگس، مجموعه اشعار سروده تقدیمی به حضرت نرجس (سلاماللهعلیها) (نیمه شعبان 1383) نقل کردهاند.
7. آیه مؤید این فرمود همان آیه یکصد و پنجم از سوره مبارکه انبیاء است.
8. ابنحنبل، احمد، مسند، ج 2، ص 411.
9. الصافی الگلپایگانی، لطف الله، منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر (علیهالسلام)، ص 62.
10. القمی، ابوالحسن علیبنابراهیم، تفسیر القمی، ج 1، ص 158.
11. ن. ک. الطباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ذیل آیه.
منبع: مجله موعود