امید های آینده

دوران نامزدی (قبل از عقد) «مهارت های اجتماعی در یک زندگی دخترانه(5)» ویژه

بسیاری گمان می کنند که با تماس تلفنی خانواده ی پسر و برگزاری جلسه ی خواستگاری، کار به پایان رسید و حسن نیت پسر اثبات شده پس می توان با خیال راحت جلو رفت. متأسفانه گاه پدران و مادران به اشتباه جوان خود دامن می زنند و راه را برای رابطه ی بی ضابطه ی آنان باز می کنند. به خواستگاری که هنوز خود خانواده، شناخت کاملی از وی ندارند، اجازه می دهند تا تلفنی با دخترشان صحبت کند یا با هم در خارج از منزل ملاقات داشته باشند.

خواستگاری های پنهانی «مهارت های اجتماعی در یک زندگی دخترانه(4)» ویژه

پیش از این مرسوم بود که پسرها برای دوست دختر گرفتن بیش تر به سراغ دخترهایی می رفتند که به صورتی خودشان آمادگی برای این کار را اعلام می کردند: آرایشی، لباس خاصی، خنده ای، اشاره ای، حرفی و. .. این روش به مرور زمان تغییر یافت و پسرها یاد گرفتند که برای به دست آوردن دل دخترها باید از چه ترفندهایی استفاده کنند. اما امروزه در وادی مشاوره با موارد متعددی روبه رو هستیم که پسر به عنوان ازدواج پیش قدم شده و الان بعد از مدتی که از چند ماه تا چند سال! طول کشیده هنوز نتیجه ای حاصل نشده و دختر و پسر هم چنان سرگردان هستند.

شیوه های صحیح ارتباطات اجتماعی «مهارت های اجتماعی در یک زندگی دخترانه(3)» ویژه

ورود به دانشگاه و فراهم شدن زمینه ی برخورد بین دختر و پسر، این امکان را فراهم می کند که هر دو جنس به مسأله ی ازدواج جدی تر فکر کنند و در عمل به دنبال گزینه های مناسب باشند. در فرهنگ جامعه ی ما پسران برای ازدواج پیش قدم می شوند؛ اما دختران نیز حق انتخاب همسر را دارند. نکته ی اصلی این است که تبلیغات رسانه های داخلی و خارجی، باورهای ناموزنی را برای جوانان ما در زمینه ی ازدواج ایجاد کرده است. تقریباً تمامی سریال های تلویزیونی با ماجرای پردردسر یک دختر و پسر آغاز می شود و با ازدواج این دو خاتمه می یابد.

ارتباطات اجتماعی و رعایت حجاب «مهارت های اجتماعی در یک زندگی دخترانه(2)» ویژه

حتماً تاکنون در بین دوستان، فامیل یا هم کلاسان دانشگاهی خود دخترانی را دیده اید که علی رغم داشتن حجاب کامل، در رفتار خود برخی نکات مربوط به عفاف و حیا را رعایت نمی کنند؛ در مقابل دخترانی با وجود نداشتن حجاب، مقید به بسیاری از دستورات اخلاقی هستند و همین موارد تناقض، شبهاتی را برای شما ایجاد کرده است. آیا پاک بودن دل و نیت کفایت می کند؛ یا باید به ظواهر هم اهمیت داد؟

ارتباطات اجتماعی بین محرم و نامحرم «مهارت های اجتماعی در یک زندگی دخترانه (1)» ویژه

دنیای امروز با پنجاه، سی و حتی ده سال پیش، تفاوت ماهوی دارد. دختر و پسر در دانشگاه در کنار هم به تحصیل مشغول می شوند؛ در حالی که تا پیش از آن هیچ تجربه ای از جنس مخالف خود نداشتند. پس از دانشگاه هم به عنوان همکار، همسر، پزشک، مدیر مدرسه، مغازه دار، راننده و. .. در تمامی نقش های اجتماعی با هم تعامل دارند. شاید برای تو دوست جوان این سؤال پیش آمده باشد که حدّ و مرز روابط با نامحرم و غیرهم جنس تا به کجاست؟

یادی از زمانه عدل علی (علیه السّلام) ویژه

عثمان را کشته بودند و مردم دور شده از عدالت، حالا برای بیعت، سراغ علی (علیه السّلام) آمده بودند. چند روز که گذشت، گروهی از سرشناسان که در زمانه قبل، بیت المال از منابع درآمدشان بود اما اینک در حکومت علی دستشان را کوتاه می دیدند، بر ضد آن حضرت، جوسازی های بسیار کردند تا شاید باز راهی به سوی بیت المال مسلمین بیایند. وزن هر کدام و سابقه شان آن قدر بود که حق را از آن خویش بشمارند اما علی آن مردی نبود که این چنین مال مسلمین را به خواص ببخشد و این گونه خطابشان کرد «سوگند به خدا، داد مظلوم را از ستمگر می گیرم و افسار ستمگر را آن چنان می کشم تا به آبشخور حق وارد گردد، گرچه ناخوشایند او باشد.»

روایت‌های زندگی ویژه

راننده تاکسی جلوی پایش ترمز کرد. زن بدون معطلی سوار شد. به‌محض این‌که در صندلی عقب جا گرفت بوی عطرش فضای ماشین را آکنده کرد. پس از طی مسافتی، زن پیاده شد، اما هنوز آن عطر خوش در ماشین باقی مانده بود و هر مسافری که سوار می‌شد بو را حس می‌کرد. راننده رو به یکی از مسافران کرد و گفت: عطرش خیلی ویژه است نه؟ مرد جوان با سر تأیید کرد و راننده دوباره گفت: حتماً قیمتش هم خیلی بالاست...!

از فاطمه ای که معصومه بود ویژه

تاریخ چشم به راه فاطمه ای دیگر است. انتظار به سر می اید و شمیم دلنوازی، خانه ی خورشید را فرامی گیرد. خنکای حضور دوباره ی فاطمه (سلام الله علیها) در فضای مدینه جاری می شود و کوثر فاطمی، جوشیدن می گیرد. به کوچه باغ های حرم تو پناه می آورم و در سایه سار ملکوتی آن، نفسی تازه می کنم. کنار نهر استجابت می نشینم و قطره ای می شوم در آبی زلال اشک های زائرانت. ضریح نورانی ات را در آغوش می گیرم و از بین شبکه های آن، مزار مطهر تو را تماشا می کنم. باورم نمی شود! ایا به این سادگی به زیارت تو آمده ام! تو که زیارتت هم سان زیارت یاس گم شده ی مدینه است!

در محضر خورشید ویژه

راه پیروزی همیشه در نبرد نیست، بلکه گاهی در دست کشیدن از آن است. در دنیای ارتباط با دیگران، لجاجت ها، سرسختی و پافشاری بر موضوعی، بن بست ایجاد می کند و رهایی از آن مشروط به توانمندی یک یا هر دو طرف ارتباط است. برخی به اشتباه چنین کناره گیری را کم آوردن و شکست می شمارند و حاضر به کاستن از تعصب خود نیستند، در حالی که برنده چنین میدانی، فردی است که با تسلط بر خویشتن توانسته میدان کارزار نادرست را رها کند و به آرامش برسد. در بیانی از امام رضا علیه السلام در این باره می خوانیم: «ما التَقَت فِئَتانِ قَطُّ إلاّ نُصِرَ أعظَمُهُما عَفوا؛ هرگز دو گروه با هم رویاروی نشدند مگر اینکه باگذشت ترین آنها پیروز شد.» حضرت در شرح کامل تر گذشت و زوایای آن به تفسیر آیه «فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِیلَ؛ پس گذشت کن گذشتی نیکو» می پردازند و می فرمایند: «عَفوٌ مِن غَیرِعُقوبَةٍ و لاتَعنیفٍ ولاعَتبٍ؛ مقصود، گذشت بدون کیفر دادن و نکوهش و سرزنش است.»

این هم صدقه است ویژه

صبح که از خانه بیرون آمدم، وقتی در حال قفل کردن در بودم، چشمم افتاد به چاله ای کنار پیاده رو. انگار دیشب یک نفر درپوش فاضلاب را دزدیده بود. نمی دانم اصلا قیمتی داشت یا نه، شاید داشته که آن را دزدیده بودند! اما به هر حال وضع خطرناکی ایجاد شده و ممکن بود هر آن، عابری و یا کودکی ناخواسته به درون آن سقوط کند.