حریر حیا
  • 7463
  • 114 مرتبه
مسئلهٔ حجاب و یک ادعای مهم؛ «آیا در کشورهایی که حجاب الزامی نیست، گرایش به حجاب بیشتر است؟»

مسئلهٔ حجاب و یک ادعای مهم؛ «آیا در کشورهایی که حجاب الزامی نیست، گرایش به حجاب بیشتر است؟»

1401/03/21 09:35:01 ق.ظ

«اجباری نبودن حجاب در کشورهایی مثل ترکیه و یا کشورهای اروپایی، باعث گرایش بیشتر دختران و زنان به حجاب شده است». این یکی از ادعاهایی است که مخالفان حجاب اجباری، بارها مطرح کرده‌اند و آن را به‌عنوان دلیلی برای کارآمد نبودن الزام به حجاب عنوان می‌کنند. آن‌ها می‌گویند عدم وجود قانون برای رعایت پوشش مناسب، باعث می‌شود دختران بیشتر به حجاب جذب شوند و درواقع این موضوع به نفع حجاب است. این ادعا تا چه اندازه با واقعیت منطبق است؟ آیا واقعاً حجاب در این کشورها سیر صعودی داشته است؟ در این گزارش به بررسی این موضوع پرداخته‌ایم.


 ۱. آیا واقعاً در ترکیه و کشورهای اسلامی شاهد افزایش گرایش به حجاب هستیم؟

هیچ پژوهش یا داده‌های موثقی در خصوص بالا رفتن گرایش به حجاب در ترکیه و یا کشورهای مسلمان دیگری مثل مالزی وجود ندارد؛ بلکه گزارش‌هایی در رسانه‌های این کشور حاکی از آن است که نسل جدید برخلاف نسل قبل، در حال فاصله گرفتن از حجاب و به‌خصوص پوشش سر هستند. به‌عنوان نمونه پرتال خبری «قنطره» در گزارشی با این تیتر که «روسری‌ها در حال سر خوردن هستند» به بررسی کم‌رنگ شدن حجاب بین دختران جوان ترکیه پرداخته است. در این گزارش آمده: «خیلی وقت پیش نبود که زنان برای اینکه بتوانند در ترکیه روسری بپوشند، مبارزه می‌کردند؛ اما الآن به نظر می‌رسد دیگر به روسری علاقهٔ چندانی وجود ندارد». سپس به روایت دخترانی می‌پردازد که به حجاب، به‌عنوان یک پوشش سنتی نگاه می‌کنند و سعی می‌کنند آن را کنار بگذارند.

قبل نیز کمپینی در شبکه‌های اجتماعی این کشور تحت عنوان «چالش ده سال» راه افتاد که طی آن دخترانی که حجاب خود را برداشته بودند، از دلایل خود برای این تصمیم می‌نوشتند. آن‌ها عکس محجبهٔ سال‌های قبل خود را به همراه عکس بی‌حجاب این روزهایشان منتشر می‌کردند و سعی می‌کردند یک هم‌افزایی حول این حرکت ایجاد کنند.

در کشورهایی مثل مالزی نیز وضعیت تقریباً مشابهی وجود دارد. خبرگزاری AsianPost در یک گزارش با تیتر «حجاب در مالزی مورد تهدید است»، به بررسی روندی می‌پردازد که منجر به فاصله گرفتن نسل جوان این کشور از حجاب سنتی نسل قبل شده است. در این گزارش به نقل از مسئول جوانان انجمن همبستگی مسلمانان این کشور، به حرکت‌های گسترده‌ای اشاره می‌کند که برای حذف صورت گرفته است و می‌نویسد: «نگرانی اصلی در اکثر مالزیایی‌ها، غرب‌گرایی در اعتقادات آن‌هاست که هویت ملی‌شان را تهدید می‌کند. فمینیست‌ها از نسل جوان می‌خواهند در پوشش و مدل رفتاری از بت‌های آن‌ها در غرب تبعیت کنند». این گزارش به فعالیت یکی از این فمینیست‌های مشهور این کشور اشاره می‌کند که معتقد است تربیت دختران برای داشتن حجاب از کودکی در بین نسل سنتی این کشور قلبش را می‌شکند و تلاش می‌کند دختران در این کشور حجاب را کنار بگذارند.

نکتهٔ مهمی که در خصوص این کشورها وجود دارد، این است که در غیاب هرگونه سیاست‌گذاری از سمت دولت و سیستم حکومتی برای ترویج حجاب یا تعیین ضوابط پوشش، جریان‌های فرهنگی متمایل به غرب بر روی حذف حجاب تمرکز زیادی کرده‌اند و نتایج حاکی از آن است که تا حد زیادی موفق شده‌اند.


۲. وضعیت زنان در غیاب الزام اجتماعی برای رعایت حداقل‌هایی از پوشش چگونه است؟

کسانی که عدم وجود الزاماتی برای پوشش در کشورهایی مثل ترکیه و همین‌طور کشورهای غربی را یک ویژگی مثبت می‌دانند، یک نکتهٔ بسیار مهم را نادیده می‌گیرند و آن ناامنی‌های روانی و فیزیکی‌ای است که زنان در این کشورها به خاطر غلبهٔ فضای جنسی تجربه می‌کنند. طبق آمارهای رسمی در ترکیه، هم‌زمان با گرایش بیشتر دختران به برداشتن حجاب و نیز گسترده‌تر شدن روابط آزاد، آمارهای مربوط به آزار و خشونت سیر صعودی را طی کرده است. در سال ۲۰۱۷ وزارت دادگستری ترکیه اعلام کرد در طی ده سال گذشته آزار جنسی زنان در این کشور نزدیک به دویست و پنجاه‌درصد افزایش داشته است. آمارهایی که هر از چند گاهی به شکلی خود را نشان می‌دهد؛ همین یک ماه پیش بود که قتل بی‌رحمانهٔ یک دختر جوان توسط دوست‌پسرش منجر به موج گسترده‌ای از اعتراضات علیه آزار جنسی در ترکیه شد و زنان و دختران را به خیابان کشاند. معترضان از دولت می‌خواستند برای حفاظت از دختران در مقابل این آزارها فکری کند.

بدیهی است هر مقدار که پوشش مناسب کم‌رنگ‌تر می‌شود، با غلبه پیدا کردن فضای جنسی، آزار و اذیت از سمت مردان نیز بیشتر خواهد شد و درواقع دختران و زنان در مقابل آزار جنسی آسیب‌پذیرتر می‌شوند.

این موضوع در کشورهای غربی که سابقهٔ طولانی‌تری در بی‌قیدی دارند، بسیار جدی‌تر است و زنان در شرایط سخت‌تری به سر می‌برند. به‌عنوان‌مثال طبق پژوهشی که مؤسسهٔ رویترز تامپسون با بررسی ۱۹۲ کشور انجام داده است، آمریکا سومین کشوری است که بیشترین آمار خشونت و آزار علیه زنان را دارد و در شمار ده کشوری قرار دارد که خطرناک‌ترین محیط برای زنان هستند. رویترز برای بررسی چرایی این موضوع، آمار مربوط به خشونت علیه زنان را از مراکز رسمی آمار آمریکا مورداشاره قرار داده که بر اساس آن «از هر پنج زن آمریکایی، تقریباً یک زن مورد آزار قرارگرفته و از هر سه زن، یک نفر خشونت یا آزار را تجربه کرده است». این موضوع حتی در محیط‌های دانشگاهی که می‌بایست فضایی نسبتاً امن باشند، به یک پدیدهٔ بسیار نگران‌کننده تبدیل شده است؛ به‌طوری‌که طبق اعلام مرکز آمار این کشور، از هر پنج دختر دانشجو، یک نفر در محیط دانشگاه مورد آزار قرار می‌گیرد.

منبع: مجله فارس پلاس

اخبار مرتبط