آیتالله دکتر قرهی
حضرت میفرمایند: میخواهی به عبودیت برسی و به کفر چهارم، گرفتار نشوی، اول شکمت را خالی کنی. اگر این «خلاء البطن» به وجود آید، «و قراءة القرآن» و «و قیام اللیل» هم خواهد بود. بعضی میگویند: ما میخواهیم شبخیزی کنیم اما توفیق آن را نداریم. یک راهش که اولیاء خدا گفتند: این است که کم بخوریم، از چه؟ از حلال! طوری باشد که انواع مختلف نخوریم. آقا (آیتالله ادیب) اصلاً عروسی نمیرفتند. یکمرتبه عروسی کسی آمدند. آقا فرمودند: من یکی از این میوهها را میخورم. از بقیه دیگر نمیخورم؛ البته فرمودند: حرام نیست، شما بخورید، از همه هم بخورید، اما من نمیخورم، به من کاری نداشته باشید.
بعدها از آقا پرسیدم که چرا شما نخوردید؟ فرمودند: من مأمور به نخوردن هستم. گفتم: آقا! قضیه چیست؟ قسم دادم و گفتم: به جان آقاجان بگویید. گفتند: عزیزم! من اگر میخوردم که نمیتوانستم باعث وصل فیض شوم، باید شکم تهی از دنیا و طعام حلال باشد. اگر حرام یا شبههناک بود که آن یکی را هم نمیخوردم. اصلاً نمیتوانستم بخورم.
بعد فرمودند: این آقای مرشد (مرحوم حاج مرشد چلویی) را شنیدید؟ گفتم: بله. فرمودند: این آقای مرشد خانه مؤمنی رفت، چیزی خوردند دلدرد گرفت. اگر از بازاریها سؤال کنید، آن روز نتوانست غذا درست کند و به مردم بدهد. به من گفت: آقا! چرا اینطور شدم؟! گفتم: به آن مؤمن بگو: مؤمن! تو اهل دقتی، اما بیشتر دقت کن، کمی از شبهه وارد مال تو شده است؛ یعنی ایشان با کمی از شبهه، دلدرد گرفته بودند. معلوم است که آقا نمیتوانند شبهه و نعوذبالله حرام بخورند. ولی و عبد خدا اینطور میشود.
آقا! میدانی چرا نمیتوانی در شبخیزی موفق شوی؟ زیاد نخور؛ البته فقط این نیست که شب، زیاد نخوری. بعضیها اشتباه میگیرند. منظور این است که از حلال، زیاد نخور. «خلاء البطن» و «و قراءة القرآن» باعث «وقیام اللیل»، «والتضرع عند الصبح» و «و البکاء من خشیة الله» میشود؛ یعنی دیگر دائم میترسی که از خدا دور شوی. نکند یک کاری کنم باعث کفر شود و من از خدا دور شوم.
منبع: ماهنامه خانه خوبان